كردند، خداوند موريانهاى فرستاد و آن موريانه داخل عصا شد،
وقتى از داخل، آن را خورد، عصا شكست و سليمان با صورت از قصر به زير افتاد، جنّها
از موريانه به خاطر اين كارش تشكّر كردند، و بهمين سبب است كه هر جا موريانه باشد،
آب و گل هم هست، و اين مطلب همانست كه در اين آيه شريفه آمده است:
«فَلَمَّا قَضَيْنا
عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ
تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا
يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ»، (وقتى دستور
مرگ او را داديم، چيزى جز آن جانور زمين، كه عصايش را خورد آنان را از مرگ او
مطّلع نساخت، و وقتى بزمين افتاد جنّها فهميدند كه اگر علم غيب مىداشتند در آن
عذاب ذلّتبار باقى نمىماندند- سبأ: 14) امام صادق 7 فرمودند: اين آيه
اين گونه نازل نشده است، بلكه به اين شكل نازل شده: «فَلَمَّا خَرَّ
تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي
الْعَذابِ الْمُهِينِ» (وقتى به زمين افتاد انسانها فهميدند كه اگر جنها علم غيب
مىداشتند در عذاب ذلّتبار باقى نمىماندند[1]).
[1]- اين حديث بظاهر دلالت بر تحريف قرآن دارد ولى
خود مؤلّف مخالف تحريف است و در كتاب ديگرى تحريف را ردّ كرده، و مقصود از ذكر اين
حديث در اينجا اين است كه« در واقع معنى آيه اين چنين نيست»، نه اينكه اصل الفاظ
كم و زياد شده است.