پروردگارم آتش خواهد گرفت، در اين موقع، نور مرا به جلو پرتاب
كرد تا بحدّى از علوّ مقام كه خدا خواست رسيدم، ندايى آمد و مرا خواندند، نداء را
پاسخ گفتم و عرض كردم: بله اى پروردگارم! بلند مرتبه و والامقام هستى! دوباره نداء
آمد: اى محمّد! تو بنده من و من ربّ تو هستم، پس مرا بپرست، و بر من توكّل كن، تو
نور من در بين بندگانم و فرستاده من بسوى خلقم و حجّت من بر مخلوقاتم هستى، براى
تو و پيروانت بهشتم را خلق كردهام، و براى مخالفينت آتشم را خلق كردهام، و براى
اوصيايت كرامت و احترامم را واجب نمودهام، و براى شيعيانشان ثوابم را واجب
كردهام.
گفتم: پروردگارا! اوصياء
من چه كسانى هستند؟ ندائى آمد كه اى محمّد! نام اوصياء تو بر پايه عرشم نوشته شده
است، من در حضور پروردگارم- جلّ جلاله- بپايه عرش نظر كردم، دوازده نور ديدم كه در
هر نور، سطرى سبز رنگ بود و بر آن سطر، نام يكى از اوصيايم، اوّلين آنان علىّ بن
ابى طالب و آخرين آنان مهدىّ امّتم بودند، گفتم: پروردگارا! اينها بعد از من
اوصياء من هستند؟ نداء آمد كه اى محمّد! اينان اوصياء، دوستان، برگزيدگان و
حجّتهاى من بعد از تو