بزرگواران مىباشد و به فرزندان آنان اكرام و احترام مىنمايد
و به شيعيان آن خاندان احسان مىكند، لذا چيزى را در نزد او ارزشمندتر از علوم
(روايات) اهل بيت عليهم السّلام نيافتم چون بريسمان هدايت و ولايت آنان چنگ زده و
طاعتشان را گردن نهاده و امامتشان را پذيرفته است- خداوند عزّتش را پايدار كند-.
و امّا اينجانب از آنجا
كه مىخواستم محبّتها و الطاف او را كه نسبت به من ابراز نموده بوده جبران كنم و
در نزد او تقرّب جويم و كوتاهىهاى خود را در مورد خدمتش تلافى نمايم، لذا اين
كتاب را براى كتابخانه پررونقش تأليف نمودم، به اين اميد كه عذرم را بپذيرد و از
كوتاهى و تقصيرم درگذرد و اميد و آرزويى كه نسبت به آن جناب دارم تحقّق بخشد.
خداوند متعال دست او را به عدل بگستراند و با حقّ، نام و مرام او را بلند آوازه
گرداند، و توانايىاش را بر كارهاى خير مستدام بدارد و سختىها را با لطف و كرمش
آسان گرداند.
و در آغاز، اين دو قصيده
را آوردم چه اينكه، در واقع، اين دو قصيده سبب تأليف اين كتاب مىباشد. و توفيق
انجام كار با خداوند است.