responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 38

به هراس مى‌انداخت و وقتى بيدار مى‌شدم، چيزى نمى‌شنيدم. وقتى وضع حمل كردم، نوزادم دو دستش را به زمين نهاد، سرش را بسوى آسمان بلند كرد و لبانش را تكان مى‌داد، گويى چيزى مى‌گفت، پدرش موسى بن جعفر عليهما السّلام بر من وارد شدند و فرمودند: نجمه! اين كرامت الهى كه به تو مرحمت فرموده، بر تو مبارك باد.

نوزاد را در پارچه‌اى سفيد به امام كاظم 7 دادم، ايشان در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفتند، سپس آب فرات طلبيده، و با آن آب كام او را برداشتند، سپس او را به من بازگردانده، فرمودند: او را بگير، او «بقيّة اللَّه» در زمين است».

باب 4 تصريح و نصّ امام كاظم 7 در باره امامت و وصايت فرزندشان حضرت رضا 7

1- از محمّد بن اسماعيل بن فضل هاشمىّ چنين روايت شده است كه‌

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 38
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست