به هراس مىانداخت و وقتى بيدار مىشدم، چيزى نمىشنيدم. وقتى
وضع حمل كردم، نوزادم دو دستش را به زمين نهاد، سرش را بسوى آسمان بلند كرد و
لبانش را تكان مىداد، گويى چيزى مىگفت، پدرش موسى بن جعفر عليهما السّلام بر من
وارد شدند و فرمودند: نجمه! اين كرامت الهى كه به تو مرحمت فرموده، بر تو مبارك
باد.
نوزاد را در پارچهاى
سفيد به امام كاظم 7 دادم، ايشان در گوش راست او اذان و در گوش چپش
اقامه گفتند، سپس آب فرات طلبيده، و با آن آب كام او را برداشتند، سپس او را به من
بازگردانده، فرمودند: او را بگير، او «بقيّة اللَّه» در زمين است».
باب 4 تصريح و نصّ
امام كاظم 7 در باره امامت و وصايت فرزندشان حضرت رضا 7
1- از محمّد بن اسماعيل
بن فضل هاشمىّ چنين روايت شده است كه