است كه تصدّق كنى در حالتى كه تندرست و بخيل
باشى[1] و امّيد
به بقا داشته از پريشانى ترسى، و پس نيندازى تا هنگامى كه مرگ را معاينه نمايى در
آن وقت گويى[2]: به
فلانى اين مقدار بدهيد و به فلانى[3] اين
مقدار بدهيد[4].
ديگر سزاوار آن است كه عطا را كم بشمارد تا در نزد خدا عظيم گردد. و
اين به آن مىشود كه متذكّر توفيق و ثواب شود.
حضرت امام جعفر صادق 7 فرمودند: معروف تا سه خصلت در آن
نباشد معروف نمىباشد: يكى كم شمردن. و دوم پنهان داشتن. و سيُم تعجيل آن را
نمودن، از براى آنكه هرگاه او را كم شمارى عظيم مىگردانى آن را در نزد كسى كه
احسان به آن نمودهاى. و هرگاه پنهان دارى آن را تمام كرده خواهى بود. و هرگاه
تعجيل نمايى گوارا ساخته خواهى بود[5] و اگر
غير اين كنى محو آن را نموده، زبون و بىفايده ساخته خواهى بود[6].
و ديگر سزاوار آن است كه پاكيزهتر و محبوبتر و دورتر از شبهه را عطا
كند، خداى عزّ وجلّ در قرآن مجيد[7] فرموده: «وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ»[8] يعنى مىگردانند از براى خدا چيزى را كه كراهت از آن مىدارند.
و فرموده: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى
تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»[9] يعنى نيكى را در نمىيابيد تا انفاق كنيد از آنچه محبّت به آن
مىداريد.
[1] - حاشيهm : سبب در آنكه در حالت بخل
صدقه افضل است آن است كه عمل بر خلاف نفس شده، مخالفت با هَوى نموده خواهد بود،
منه.