ماهيت نيرو، دشوارى عمده مكانيك است كه معمولًا بحث درباره آن را غيرضرورى
مىدانند.
در پاسخ به اين سؤال كه آيا جسم اول، بدون هيچ واسطهاى، جسم دوم را
به طرف خود مىكشد يا اينكه عامل واسطهاى دركار است، دو طرز تلقى، وجود داشت:
الف) نظريه كنش از دور: در اين طرز تلقى،
فيزيكدانان معتقد بودند انتقال اثر جاذبه ميان اجسام، بدون هيچ عامل واسطهاى
انجام مىگيرد و ميان دو جسم با فضاى كاملًا تهى، نيروى جاذبه مستقل مىشود.
ب- نظريه تأثير مماسى: در اين نظريه، عامل واسطه و
ناقلى وجود دارد
كه نيرو را منتقل مىكند. نيوتون شديداً احساس مىكرد لازم است عاملى
به عنوان ناقل اثر اجسام در فاصله آنها موجود باشد. در اين خصوص ضمن نامهاى به
دوستش لتلى چنين مىنويسد: «اين نظريه كه اجسام بىهيچ واسطهدر فضاى تهى بر هم
اثر مىگذارند، ابلهانه است. موجب انتقال نقل، عاملى است كه بهطور پيوسته و بر
طبق قانون معينى عمل مىكند.»[2]
بنابراين اگرچه نيوتون ماهيت و چگونگى تأثير نيرو را، به ديگران
واگذارد، طرفدار نظريه «تأثيرى مماسى» باقىماند. مسئله ماهيت عامل