responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه خصال شيخ صدوق نویسنده : جعفري، يعقوب    جلد : 1  صفحه : 107

پلى است، از آن بگذريد و آن را تعمير نكنيد.

دو دريا به هم رسيدند و ميان آنها برزخى است تا همديگر را ستم نكنند

96- يحيى بن سعيد گفت: از امام صادق 7 شنيدم كه در باره قول خداوند «مرج البحرين يلتقيان» فرمود: على و فاطمه دو درياى عميق از علم هستند كه يكى بر ديگرى ستم نمى‌كند. «يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» و از ميان آن دو حسن و حسين به وجود آمده‌اند.

پيامبر خدا در ميان امت خود دو چيز باقى گذاشت‌

97- ابو سعيد خدرى از پيامبر خدا 6 نقل مى‌كند: كه فرمود: همانا من ميان شما دو چيز باقى مى‌گذارم كه يكى از آنها طولانى‌تر از ديگرى است: كتاب خدا كه ريسمانى كشيده شده از آسمان بر زمين است و عترت من. آگاه باشيد اين دو از هم جدا نشوند تا وقتى كه در حوض (كوثر) بر من وارد شوند. راوى مى‌گويد: به ابو سعيد گفتم: عترت او چه كسانى هستند؟ گفت: اهل بيت او.

پرسش از ثقلين در روز قيامت‌

98- ابو الطفيل از حذيفة بن اسيد غفارى نقل مى‌كند كه چون پيامبر خدا 6 از حجة الوداع بازگشت و ما در خدمت او بوديم، آمد تا به جحفه رسيد، پس به اصحاب فرمان داد كه فرود آيند، آنها فرود آمدند، آنگاه نداى نماز داده شد و با اصحاب خود دو ركعت نماز خواند.

سپس صورت خود را به سوى آنان كرد و به آنان فرمود: همانا خداوند لطيف خبير به من خبر داده كه من مى‌ميرم و شما هم مى‌ميريد و گويا كه من دعوت شده‌ام و آن دعوت را اجابت كرده‌ام و من در برابر آن چيزى كه با آن به سوى شما فرستاده شده‌ام مسئول هستم و نيز از آنچه ميان شما باقى مى‌گذارم؛ يعنى كتاب خدا و حجّت او، و شما نيز مسئول هستيد. شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟ گفتند: مى‌گوييم: تو پيام را رسانيدى و نصيحت كردى و مجاهدت نمودى، پس خداوند از سوى ما به تو بهترين پاداش بدهد. آنگاه پيامبر خدا 6 به آنان فرمود: آيا شما گواهى نمى‌دهيد كه‌

نام کتاب : ترجمه خصال شيخ صدوق نویسنده : جعفري، يعقوب    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست