بسمه تعالى ضرورت آميختگى آموزش پزشكى
با اخلاق و احساس مسئوليت نسبت به حقوق مادى و معنوى انسانها، از قديمىترين ايام
مورد توجه بوده است اما در طول تاريخ پزشكى كارى كه برخى شخصيتهاى ممتاز پزشكى
همچون بقراط (متوفى به سال 377 قبل از ميلاد) با تأليف كتبى همچون ناموس الطب،
ترتيب الطب و كتاب العهد (كه شايد زيربناى سوگند نامه معروف او باشد) گامى جدى به
جلو برداشتهاند و الزامات اخلاق پزشكان را به تناسب نظام انديشه و فلسفه مورد
قبول خود مشخص نمودهاند. علاوه بر اين تقريبا اكثر كتب طبى دورانهاى گذشته بنحوى
از آموزهها يا تذكرات اخلاقى خالى نبود. در دوره شكوهمند تمدن اسلامى نيز تقريبا
همه آثار مهم طبى از اينگونه آموزهها بهرهمند است و حتى در برخى آثار همچون كتاب
اخلاق الطبيب يا مهنه الطبيب محمد بن زكرياى رازى و كامل الصناعه الطبيه از على بن
عباس مجوسى اهوازى سهم خاصى به اخلاق پزشكى داده شده است. (مثلا در كتاب اخير
الذكر مقاله دوم در اين زمينه است) گاهى نيز اينگونه آموزهها در قالب مناجات نامه
ارائه كردهاند (از جمله مناجات طبى ابن ميمون و مناجات عساف و ..)
اما امتياز كار رهاوى تدوين كتاب مستقل در 2 مقاله و جمعا مشتمل بر
20 باب است.
رهاوى كه نام كامل او اسحق بن على الرهاوى است از پزشكان قرن سوم
هجرى است و شهرت او به رهاوى برگرفته از نام زادگاه او شهر رها (اورهاى عربى،
اورفاى سريانى و ادساى يونانى) است. اين شهر كه در شمال عراق و جنوب تركيه قرار
داشت جايگاه حضور پزشكان و پايگاه اصلى مكتب پزشكى سريانى (قبل از اسلام) و محل
آموزش و آمد و شد علمى در دوران تمدن اسلامى است. برخلاف ادعاى برخى از مورخين
غربى هيچ نشانى از مسلمان نبودن رهاوى وجود ندارد و بعكس در زمان حيات رهاوى، حضور
قاطعانه اسلام در رها بيشتر انسان را به مسلمان بودن وى رهنمون مىشود.
از رهاوى علاوه بر ادب الطبيب، 2 كتاب ديگر نيز ذكر شده است (ابن ابى
اصيبعه در كتاب عين الانباء مىنويسد كان طبيبا متميزا عالما بكلام جالينوس و له
اعمال جيده فى صناعه الطب، سپس به كناش جمعه و كتاب الفرق وى اشاره مىنمايد.)