responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پاداش نيکيها و کيفر گناهان (ترجمه ثواب الأعمال شيخ صدوق) نویسنده : مجاهدي، محمد علي    جلد : 1  صفحه : 369

(1) 2- معلّى بن خنيس نقل مى‌كند كه: در يك شب بارانى، امام صادق 7 به طرف سايبان بنى ساعده روانه شد و من هم به دنبال آن حضرت به راه افتادم، در همين اثناء چيزى از دست آن حضرت بر زمين افتاد، پس فرمود: بنام خدا، خدايا! به من برگردان. راوى مى‌گويد كه: من نزد حضرت پيش رفتم و سلام كردم، حضرت فرمود:

معلّى! تويى؟! عرض كردم: آرى، فدايت شوم. فرمود: با دستان خود بگرد! (چون شب بوده و هوا تاريك، و بايستى با ماليدن دست به روى زمين به دنبال گمشده گشت) اگر چيزى پيدا كردى آن را به من بده، راوى گفت: جستجو كردم تا نانى را كه پخش شده بود پيدا كردم، و هر چه مى‌يافتم به آن حضرت مى‌دادم تا سرانجام كيسه‌اى كه همراه امام بود پر از نان شد. عرض كردم: فدايت شوم! اجازه بده تا من به جاى شما كيسه نان را بردارم، فرمود: نه! من به اين كار سزاوارترم، ولى تو به همراه من بيا! راوى گفت: به سايبان بنى ساعده كه رسيديم در آنجا جمعى را ديديم كه خوابيده بودند، حضرت شروع كرد (به تقسيم نانها) و در زير لباس و يا بر بالين هر يك از آنها يك يا دو قرص نان گذاشت تا نفر آخر و بعد برگشتيم. من به حضرت عرض كردم:

فدايت شوم! آيا اينها حق را مى‌شناسند؟ (آيا به خداوند و رسول خدا 6 و امامت شما ايمان دارند؟) فرمود: چنانچه حق را مى‌شناختند، ما نمك را نيز به آنها

نام کتاب : پاداش نيکيها و کيفر گناهان (ترجمه ثواب الأعمال شيخ صدوق) نویسنده : مجاهدي، محمد علي    جلد : 1  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست