نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 90
كه اختيار نمودهاى تو او را از براى نفس
خود و عطيه نمودهاى تو به او مر علم پنهان خود را [از براى ذات خود] پس نرسيده
است او را هلاككنندههاى از تهمتها و نه واردشوندههاى از فتنهها تا آن كه[1] باشيم از براى تو در دنيا
اطاعتكنندگان و در آخرت هميشه در پناه تو باشيم
2- قنوتهاى مولاى ما حضرت ابو عبد الله امام حسين بن على 8
الف:
بار خدايا از تو است ابتداء اشيا و از براى تو است اراده[2] و از براى تو است تغيير دادن اشيا
و از براى تو است توانايى[3] و تويى
خدائى كه نيست خدائى مگر تو، گردانيدهاى تو دلهاى دوستان خود را محلّ قرار گرفتن
از براى خواهش تو و جاى پنهانى از براى قصد تو و گردانيدهاى تو[4]
عقلهاى ايشان را محلهاى نصب نمودن امرهاى تو و نهىهاى تو. پس تو هر گاه خواهى
آنچه را كه اراده نمائى بيرون مىآورى تو از امرهاى پنهان در عقلهاى ايشان
نهانىهاى آنچه را كه پنهان نمودهاى تو در ايشان و ظاهر مىگردانى تو[5] [آغاز كردهاى] از اراده خود بر
زبانهاى ايشان آنچه را كه فهمانيدهاى تو به ايشان آن چيز را از جانب خود در
خاطرهاى ايشان به سبب عقلهائى كه مىخوانند ترا و مىخوانند مردم را به سوى تو به
حقيقتهاى آنچه بخشيدهاى تو به ايشان آن چيز را. و بدرستى كه[6]
من هر آينه مىدانم چيزها را از جهت تعليم نمودن تو مرا از آنچه تو شكر كرده
شدهاى بر آنچه از آن جهت نمودهاى تو به من چيزها را و به سوى آن جاى دادهاى تو
مرا. خداوندا و بدرستى كه من با وجود اينها همه پناه آورندهام به سوى تو و التجا
آورندهام به حول و توانائى تو، خشنودم به حكم تو كه راندهاى تو او را به سوى من
در علم خود، روانهام به جايى كه
[1]« حتّى نكون» متعلق است به« الّذى بيننا و
بينك» تا به آخر، يعنى گردانيدهاى تو پيغمبر 6 را واسطه ميان
ما و ميان خود و فرستادهاى تو او را بر خلايق و نگاهداشتهاى تو او را از جهت آن
كه ما در دنيا اطاعتكننده مر ترا باشيم و در آخرت هميشه و دايم در پناه تو باشيم.
و اللَّه يعلم
[2] -يعنى اراده خلق اشيا به كيفيت و نظامى كه موافق
حكمت و مصلحت است.
[3] -متحمل است كه حول به معنى قوّت و قدرت باشد، و ذكر
قوّت بعد از آن از جهت تأكيد باشد. و اللَّه يعلم
[4] -يعنى عقلهاى ايشان را محلّ از براى وحى فرستادن و
الهام نمودن ايشان به امرها و نهىهاى خود گردانيدهاى، چنانچه هر چيز كه ايشان
بفرمايند پس وحيى و امرى از جانب تو خواهد بود. و اللَّه يعلم
[5] -حاصل معنى اين دو فقره آن كه: هر گاه جناب اقدس
الهى خواهد كه عباد را امرى يا نهيى نمايد، الهام مىنمايد و مىانداز به دلهاى
ائمّه : كه به زبان خود جارى نمايند و امر كنند عباد را كه فلان كار
كنيد يا نهى نمايند ايشان را كه مرتكب آن نشوند، و از اين ظاهر مىشود كه بعد از
انتقال پيغمبر اختيار عباد در اوامر و نواهى با ائمّه : است و احكام
جزئى نيز به ايشان الهام مىشود، چنانچه به اين مضمون احاديث بسيار وارد شده.
مترجم گويد كه: بلكه اعتقاد به اين دور نيست كه از شرايط ايمان باشد. و اللَّه
يعلم
[6] -حاصل معنى آن كه به درستى كه علم و دانستن من
چيزها را از جهت آن است كه تو مرا تعليم نمودهاى، و لازم است بر من كه ترا بر آن
عقل و فهم شكر نمايم كه تو آن را به من دادهاى كه از آن جهت به من چيزها را
نمودهاى، و به سوى آن جاى دادهاى مرا و رجوع فرمودهاى مرا. و اللَّه يعلم
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 90