responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 483

3- دعائى ديگر براى عيسى بن مريم كه به روايتى ديگر وارد شده است:

خداوندا اى آفريننده نفسى از نفس ديگر و بيرون آورنده نفس از نفسى ديگر و اى نجات دهنده نفس از نفسى ديگر بگشاى از ما اندوه ما را.

و رهائى ده ما را از سختيهاى ما.

دعاى سلمان فارسى عليه الرحمة

و از جمله دعاها دعاى سلمان فارسى رضوان اللَّه عليه است كه پيغمبر 6 او را تعليم نموده است.

مروى است كه سلمان از جمله اوصياء عيسى 7 بر چند واسطه بود كه تا زمان پيغمبر 6 باقى مانده بود. و از بعضى از ائمّه : مروى است كه: سلمان بسيارى از علم اوّل و آخر را ادراك نموده بود.

ابن طاوس گويد كه: در كتاب كهنه‌اى كه تاريخ كتابت او شهر ربيع الآخر سنه سيصد و چهارده بود يافتم آنكه: پيغمبر 6 به سلمان فرمودند كه: آيا مى‌خواهى كه ترا خبر دهم به آنچه بهتر از طلا و نقره است و بهتر از دنيا و آنچه در اوست از نيكوئيها است. پس سلمان گفت: بلى يا رسول اللَّه رحمت خدا باد بر شما و بر آل شما. پس آن حضرت فرمودند كه اين دعا را بخوان و دعا اين است:

خداوندا بدرستى كه فرمان تو[1] به تحقيق كه وارد شده است بسوى ايجاد نفس من و اين نفس من عزيزترين نفسهاست بر من و اهتمام داشته شده‌ترين آنهاست بسوى من و به تحقيق كه مى‌دانى تو[2] اى پروردگار من و حال آنكه علم تو زياده‌تر است از علم من آنكه تو مى‌دانى از من آنچه را كه نمى‌دانم من از نفس خود براى توست زندگانى من و مردن من و دنياى من و آخرت من بسوى توست برگزيدن من و بازگشت من، مالك و صاحب نيستم من مگر آنچه را كه داده باشى تو آن را به من و پرهيزكارى نمى‌توانم نمود مگر از آنچه نگاهداشته باشى تو مرا از آن و صرف و خرج نمى‌كنم‌[3] مگر آنچه را كه روزى كرده باشى مرا به روشنائى و رهنمائى تو[4] راه يافته‌ام و به زيادتى احسان تو توانگر و بى‌نياز شده‌ام و به سبب نعمت تو داخل در صبح و شام شده‌ام مالك‌شده‌اى تو مرا به توانائى خودت و قدرت دارى تو بر من‌


[1] -يعنى بدرستى كه فرمان تو از شرطها و مانعها خالص شده است و به سوى ايجاد نفس من تعلق گرفته است. ما حصل آنكه: تو نفس مرا موجود كرده‌اى. و اللَّه يعلم

[2] -و ممكن است كه« و قد علمت» به ضمّ« تا» خوانده شود چنان كه برخى اعراب شده و در بسيارى از نسخه‌ها است بنا بر اين كه صيغه متكلم وحده باشد يعنى و به تحقيق كه مى‌دانم من اى پروردگار و حال آنكه علم تو زيادتر از علم من است. اين را كه تو از من مى‌دانى آنچه را كه من از نفس خود نمى‌دانم و اين معنى بهتر و دقيق‌تر و به اعتراف نزديكتر است. چنانچه بر متأمّل مخفى نماند هر چند كه« و قد علمت» به فتح« تا» كه خطاب باشد چنانچه بناى ترجمه بر آن است. ظاهر عبارت مناسب‌تر است. و اللَّه يعلم

[3] -يا آنكه و به عيال خود يا به ديگرى نمى‌دهم مگر آنچه را كه مرا روزى كرده‌اى و تو آن را به من داده‌اى. و اللَّه يعلم

[4] -مراد از نور پيغمبر و ائمّه : هستند، يا آنكه قوّت عاقله است، يا آنكه مطلق دليل و برهان و معجزه است. و اللَّه يعلم

نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 483
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست