نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 473
هر چيز و مشرف نيست [و سايه نمىافكند] چيزى
بر تو اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا توئى بزرگتر از هر چيز پس تعريف
نمىتواند كرد [نمىرسد] كسى بزرگى ترا اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى
روشنى ده روشنى به تحقيق كه روشنى گرفتهاند به سبب روشنى تو[1]
اهل آسمانهاى تو و زمين تو اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا نيست خدائى مگر تو
منزّهى تو از آنكه باشد براى تو شريكى و بزرگى تو از آنكه باشد براى تو كسى كه
برابرى نمايد ترا اى روشنى ده روشنى اى روشنكننده هر روشنى، نيست فرو نشانندهاى
براى نور تو اى صاحب و مالك هر صاحب ملكى و هر صاحب مملكتى [باقى مىمانى و] برطرف
مىشود به غير از تو اى روشنى بخش روشنى اى كسى كه پر كرده است اطراف آسمانها و
زمين را به بزرگى خود اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى آنكه اوست و بس اى
آنكه اوست و بس اى كسى كه نيست مثل او كسى اى كسى كه نيست مانند او مگر خودش
فريادرس مرا فريادرس مرا در اين وقت در اين ساعت اى كسى كه فرمان او مثل نگاه به
گوشه چشم است يا زودتر اى دائمى[2] اى هميشه
اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى خدا اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من
[اى پروردگار من اى پروردگار من] اى نهايت و منتهاى هر مطلب و حاجت من [منتها و
نهايت هر مطلب و حاجت من].
ابن طاوس گويد كه: چون حضرت ابراهيم 7 اين دعا را خواندند،
همه فرشتگان از آواز ابراهيم 7 تعجّب كردند و در اين هنگام ندائى از
جانب بالاى آسمانها در رسيد كه: يا نارُ كُونِي بَرْداً
وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ يعنى:
«اى آتش باش تو سرد و سلامت بر ابراهيم». پس آنگاه آتش زودتر از چشم
بر هم زدنى خاموش شد.
دعاى يوسف 7
1- و از آن جمله دعاى يوسف 7 است در هنگامى كه در چاه
انداخته شد.
ابن طاوس عليه الرّحمة گويد كه: ما به سندهاى خود روايت كرده شديم تا
به سعيد بن هبة اللَّه راوندى و او در كتاب خود
[2] -فيروزآبادى گفته كه أهيا شراهيّا به فتح همزه و
شين لغت يونانى است به معنى ازلى و دائمى و آنچه در نسخهها است كه آهيّا شراهيّا
غلط است چنانچه طايفهاى از علماى يهود خبر دادهاند. مترجم گويد كه سخن
فيروزآبادى در اين ماده ثابت و حجت نيست چه هيچ يك از اصحاب لغت با او موافقت
ننمودهاند. و اللَّه يعلم
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 473