responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 408

نزديك شود دورى منزل دور و آسان و هموار شود ناهموارى بسيار سخت و برسان به من خداوندا در اين سفر من ظفر يافتن به امور خير را[1] كه نگاهدارنده‌اند از بلاها و ببخش به من در اين سفر فايده سلامتى را و محفوظ بودن‌[2] به سرخودى و قدرت را و راهنما گذشتن و بيرون رفتن از خوفها و ترسها را و سبب بسيارى كارگذارى و محافظت را و ظاهر از حمايت‌كننده‌[3] متولّى بودن تو مرا و بگردان اين سفر را خداوندا سبب از براى بزرگ از سلامتى و آنكه باشد آن نفع و فايده‌اى و بگردان شب را بر من پرده‌اى و حجابى از بلاها و آفتها و روز را منع‌كننده از هلاك‌كنندگان و برطرف كن از من بريدن دزدان اين سفر را به قدرت خود و پاسبانى كن مرا از جانوران وحشى آن‌[4] به توانائى خود تا آنكه باشد سلامتى در اين سفر همصحبت من و باشد صحّت و تندرستى همراه و متّصل به من و خير و بركت در چيزهاى راننده من و آسانى كارها دست به گردن‌كننده من و دشوارى امور جداشونده از من و رستگارى همراه من و امنيّت رفيق من بدرستى كه تو صاحب احسان و بخشش و توانائى و قدرتى و تو بر هر چيز بسيار توانائى و به بندگان خود دانا و [بينائى‌].

مناجات در طلب كردن رزق‌

خداوندا بفرست بر من دلوهاى بخشش روزى از جانب خود را در حالى كه باشد ريزان و به باران بر من ابرهاى احسان خود را در حالى كه باشد بسيار نفع دهنده و دائم بدار باران خير خود را بسوى من ريزنده و بخشنده و بريزان زيادتى نعمت خود را بر بسيارى احتياج من ريختنى بسيار و محتاج گردان مرا به كرم خود بسوى خودت و بى‌نياز گردان مرا[5] از كسى كه طلب مى‌كند آنچه را كه در نزد توست و علاج و مداوا كن درد احتياج مرا به دواى احسان خود و بلند گردان به خاك افتادگى‌[6] از جهت شدّت احتياج مرا به بخشش خود و تصدّق كن و رحم نماى بر پريشانى و بى‌چيزى من به سبب بسيارى بخشش تو و بر اختلال احوال من به بزرگ و عزيز از انعام‌


[1] -طاير كنايه از قضا و قدر خير و شرّ هر دو آمده و در اين مقام كنايه از امور خير و خوبى است كه از جانب خداى تعالى مقدر شده باشد. و اللَّه يعلم

[2] -يا ميسر شدن قدرت و طاقت و مستقل بودن را يا امنيت بر خودى را

[3]« خفير» در لغت به معنى حامى و كفيل است يعنى و به من دوستى و متولى بودن تو امور مرا ببخش كه حامى و كفيل براى من است. و اللَّه يعلم

[4] -يعنى از جانوران وحشى كه در راهها و منزل اين سفر باشند.

[5] -يعنى و مرا از بندگان بى‌نياز گردان كه خود محتاجند و طلب مى‌كنند آنچه را كه در نزد توست زيرا كه هر گاه كسى خود محتاج باشد نمى‌تواند كه رفع احتياج ديگرى نمايد.

[6] -يعنى و بردار مرا از خاك مذلّت و افتادگى كه از جهت پريشانى در آن افتاده‌ام. و اللَّه يعلم

نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست