نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 37
خوشنودى و بيامرز گناههاى ايشان را و آسان
گردان امرهاى ايشان را و ادا كن قرضهاى ايشان را و بپوشان قبايح ايشان را و ببخش
از براى ايشان گناهان كبيره را[1] كه ما بين
تو و ايشان است، اى كسى كه نمىترسد[2] از ظلم و
فرا نمىگيرد او را سستى[3] و نه
خوابى[4] و بگردان
از براى من از هر اندوهى، گشادگى و بيرون رفتنى.
10- حرزهاى حضرت امام صادق 7
الف: روايت نموده است شيخ علىّ بن عبد الصمد از عمّ والد خود ابو
جعفر محمّد بن على بن عبد الصّمد رحمه اللَّه كه حديث كرده ما را شيخ ابو عبد
اللَّه جعفر بن محمّد بن احمد بن عبّاس دوريستى از پدر خود كه نقل نموده به ما شيخ
ابو جعفر محمّد بن على بن حسين [بن موسى خ.] بن بابويه فقيه قمّى رحمه اللَّه.
و همچنين روايت نموده شيخ علىّ بن عبد الصّمد كه گفت به من شيخ جدّم،
از والد خودش ابو الحسن علىّ بن عبد الصّمد رحمه اللَّه كه حكايت نمود به ما ابو
جعفر محمّد بن ابراهيم [بن خ.] تيرتراش كاشى مجاور به مشهد مقدس رضوى كه بر ساكن
آن باد سلام كه نقل نمود از براى ما شيخ ابو جعفر، از پدر خود و او از مشايخ خود،
از محمّد بن عبيد اللَّه اسكندرى كه گفت: من از جمله مصاحبان و هم صحبتان و خواصّ
ابى جعفر منصور بودم و صاحب سرّ و راز نهانى او بودم. روزى از روزها به قصد صحبت
وارد او گرديدم. او را ديدم كه بسيار غمگين است. پس به او گفتم: يا امير المؤمنين
سبب اندوه و فكر شما چيست؟
گفت: اى محمّد هر آينه هلاك شدند صد نفر يا بيشتر از اولاد فاطمه و
حال آن كه بزرگ و مهتر و پيشواى ايشان باقى مانده است!! پس گفتم: يا امير المؤمنين
كيست آن شخص؟
گفت: جعفر بن محمّد كه سركرده و پيشواى رافضيان است و سيّد ايشان
است.
پس به وى گفتم كه: او مردى است كه مشغول نموده او را عبادت كردن از
طلب پادشاهى و خلافت و گوشهنشينى و عبادت را اختيار نموده و او را با پادشاهى چه
كار است؟
پس گفت كه: من مىدانم كه تو قائل به حقّيت و امامت او هستى و از
جمله شيعيان و تابعان اوئى و ليكن ملك و پادشاهى عقيم است و بدرستى كه قسم ياد
نمودهام و با نفس خود شرط كردهام كه امروز را به شب نكنم و اين شب را به صباح
نياورم تا آن كه دل خود را از او فارغ گردانم و خاطر خود را از او جمع نمايم!!
[1] -يعنى گناهانى را كه تو مطّلعى و ايشان نيز خود
مىدانند و از مردم پنهان نمودهاند.
[2] -يعنى خداى تعالى نمىترسد از ظلم هيچ ظالمى بلكه
در روز قيامت جزاى ظالم را مىدهد و مؤاخذه مىنمايد. و اللَّه يعلم
[3] -سنة به معنى سستى پيش از خواب و اوّل خواب كه آن
را نعاس گويند يعنى پينكى، و به معنى سنگينى در وقت خواب آمده و همه اين معانى در
اين مقام مناسب است.
[4] -مخفى نماند كه تقديم( سنة) بر( و لا نوم) با وجود
آن كه به حسب ظاهر مناسب تأخير است، زيرا كه متعارف، ترقّى از أدنى به اعلا است، و
ديگر آن كه نفى سستى مقدّم بر خواب لازم دارد نفى خواب را، پس ذكر عدم خواب بعد از
نفى سستى به حسب ظاهر مناسب نيست. از آن جهت كه چون در همه حيوانات اوّلا سستى به
مىرسد و بعد از آن خواب مىبرد پس سنة به حسب وجود خارجى مقدّم است بر نوم لهذا
در آيه كريمه نيز مقدّم داشته شده. و اللَّه يعلم
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 37