نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 289
6- و از آن جمله دعاى ديگر است كه از حضرت
امام محمد باقر 7 مروى است، كه من آن را در اصلى از كتابهاى اصحاب خود
يافتم، منقول از عبّاس بن عامر، از ربيع، از عبد اللَّه بن عبد الرّحمن، از حضرت
ابو جعفر 7 كه فرمودند: آيا مىخواهى كه ترا دعائى را تعليم كنم كه ما
اهل بيت آن را نمىخوانيم هر گاه كه اندوهى به ما روى دهد و ما از پادشاه امرى را
بترسيم مگر آنكه خداى تعالى آن را قبول مىكند. گفتم: بلى پدر و مادرم فداى تو باد
يا ابن رسول اللَّه. پس فرمودند كه: اين دعا را بخوان و دعا اين است:
اى كسى كه هستى و بودهاى پيش از همه چيز و اى كسى كه هستى دادهاى
هر چيزى را و اى كسى كه باقى هستى تو پس از همه چيز رحمت فرست بر محمّد و بر اهل
خانه او و بكن به من چنين و چنين [اى رحمكنندهترين رحمكنندگان].
ز: دعاهاى حضرت امام جعفر صادق 7
ذكر آنچه ما آن را از دعاهاى مولاى ما حضرت امام جعفر صادق پسر امام
محمّد بن علىّ بن حسين صلوات اللَّه عليهم اجمعين اختيار كردهايم.
1- پس از آن جمله دعائى است كه ما به سندهاى خود تا به شيخ ابى محمّد
هارون بن موسى تلعكبرى رضى اللَّه عنه روايت كرده شديم و او گفته كه: به ما محمّد
بن همام حديث نمود و او گفته كه حديث نمود عبد اللَّه بن كثير تمّار[1]، از محمّد بن على صرّاف و او گفته
كه نقل نمود به ما عبد الرّحمن ابى نجران و او گفته كه حديث نمود به ما ياسر آزاد
كرده ربيع كه شنيدم از ربيع كه يكى از مقرّبان منصور بود كه گفت چون منصور دوانقى
حج گذارد و به مدينه مشرّفه وارد شد. در شبى بيدار بود پس مرا خواند و گفت: اى
ربيع برو در همين وقت در كمال هموارى و نهايت آهستگى و اگر توانى كه به تنهائى
بروى پس چنان بكن تا آنكه به خدمت حضرت ابا عبد اللَّه جعفر بن محمّد برسى. پس بگو
كه منصور پسر عمّ تو سلام بر تو مىفرستد و مىگويد كه اگر چه خانهها از هم دور
است و احوالات من و شما با يك ديگر اختلاف دارد و ليكن ما و شما به خويشى و قرابت
يك شخص برمىگرديم مانند دست راست و چپ كه به يك بدن پيوستهاند و بگو كه منصور از
تو التماس مىنمايد كه بياييد و او را در اين وقت ببينيد. پس اگر بيايد با او
نهايت تواضع و مهربانى نماى و روى خود را از براى او به خاك بمال و اگر قبول نكند
خواه عذرى گويد و خواه نگويد پس اختيار را به او واگذار و بايد كه چون به خدمت آن
حضرت وارد شوى[2] در نهايت
ادب و خوش سلوكى باشى و در كمال هموارى سخن گوى و سخن درشتى نگوئى و كار بدى از تو
سر نزند. ربيع گفت: پس چون به
[2] -مترجم گويد كه منصور اراده داشت كه به اين حيله در
آن شب آن حضرت را بياورد و شهيد نمايد و چون از فتنه و فساد مىترسيد مىخواست كه
اين امر در شب باشد و در پنهانى چنانچه كسى مطلع بر آن نشود. و اللَّه يعلم
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 289