نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 128
[و دوستى نمودهاند] با بيگانهاى[1] كه باشد از كسى كه معاونت نمايد
ايشان را بر امر ايشان (يعنى بر دين ايشان) و ترك نمودهاند خويشى را كه باشد از
كسى كه اعراض نموده باشد[2] از روى
آوردن به ايشان پس مجتمع و مهربان گشتند بعد از عداوت و جدائى نمودن از يك ديگر در
زمان ايشان و قطع نمودهاند از سببهائى را كه متّصل گردد به نعمتهاى فانى[3] دنيوى پس بگردان ايشان را خداوندا
در حفظ پناه و سايه حمايت خودت و دور نماى از ايشان عقوبت كسى را كه قصد نمايد به
سوى ايشان به دشمنى از بندگان تو و ثواب ده مر ايشان را بر خواندن ايشان مردمان را
از راه حق از غناء خود و امداد خود و اعانت نماى ايشان را به قوّت خود و يارى خود
و برطرف كن به سبب دين حق ايشان دين باطل كسى را كه قصد نموده باشد خاموش كردن
روشنى ترا.[4] خداوندا و
پر گردان به سبب ايشان هر شهرى[5] از شهرها
را و كشورى از كشورها را از قسط[6] و عدالت و
از شفقت و بخشش و جزا ده ايشان را بر وفق كرم و بخشش خود و بر وفق آنچه بخشيدهاى
تو آن را بر ايستادگان[7] از بندگان
تو به عدالت و ذخيره نمودهاى تو از براى ايشان از ثواب خود آنچه را كه بلند نمايى
از براى ايشان مراتبهاى آنها را بدرستى كه تو مىكنى آنچه را كه مىخواهى و بجا
مىآورى آنچه را كه اراده مىكنى.
11- قنوت مولاى ما حضرت صاحب الامر محمّد بن حسن عسكرى عليهما
السّلام
الف:
بار خدايا رحمت فرست بر محمّد و بر آل محمّد و كرم نماى دوستان خود
را به برآوردن وعده خود[8] و برسان
ايشان را به منتهاى آنچه آرزو مىنمايند آن را از يارى
[2] -يعنى ترك نموده باشد معاونت و يارى نمودن ايشان
را. و اللَّه يعلم
[3] -حطام در اصل به معنى سوفار گندم است كه بعد از دور
باقى مىنمايد و خشك گرديده است، و اموال دنيا و زخارف آن را به حطام تشبيه
نمودهاند از جهت زود فانى شدن آنها. و اللَّه يعلم
[5] -افق در اصل كنار آسمان باشد و چون در هر شهرى كنار
آسمان كه پيداست غير كنارى است كه در شهرى ديگر كنار است، بلكه كنار آسمان در شهرى
گاه باشد كه ميان آسمان در شهرى ديگر باشد و گاه به عكس لهذا افق را كنايه از شهر
آورند. و اللَّه يعلم
[6] -قسط به معنى عدالت است و ذكر عدل بعد از آن جهت
تاكيد است.