responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه اخلاق نویسنده : جمعى از نويسندگان    جلد : 1  صفحه : 156

2. ديدگاه اتحاد (نظريه امر الهى)

بر اساس اين ديدگاه، اخلاق همان دين است و هرگز نمى‌توان بدون دين و آموزه‌هاى دينى از اخلاق و ارزش‌هاى اخلاقى سخنى به ميان آورد. اين ديدگاه نيز تقريرهاى‌مختلفى دارد كه ما در اينجا تنها به يكى از آنها اشاره مى‌كنيم و آن نظريه «امر الهى» است. اين نظريه داراى سابقه‌اى ديرينه است و از روزگار سقراط تاكنون اين موضوع همواره محور گفتگوى فيلسوفان، متكلمان و انديشمندان دينى بوده است. مسئله حسن و قبح عقلى و شرعى در گفتگوى سقراط و اثيفرون به خوبى طرح شده است. در اين گفتگو اثيفرون ادعا مى‌كند امر خداوند است كه موجب خوبى يك عمل مى‌شود. سقراط از او مى‌پرسد: «آيا چون خدا به چيزى امر كرده است آن چيز صواب است يا چون آن چيز صواب است خدا به آن امر كرده است؟» اثيفرون در پاسخ مى‌گويد: «چون صواب است خدا به آن امر كرده است.» به همين صورت گفتگوى آنان ادامه مى‌يابد.[1]

اين همان مسئله‌اى است كه بعدها متكلمان و فيلسوفان مسلمان، بحث‌هاى پردامنه و پرفايده‌اى را پيرامون آن پى‌گرفتند. در دوران اخير برخى از عالمان بزرگ علم اصول، مانند آخوند خراسانى، محمد حسين اصفهانى (كمپانى) و مرحوم مظفر، با پرداختن به اين بحث، باعث رونق مجدد آن و حل برخى از معضلات و ابهامات آن شده‌اند. با اين حال، هنوز هم اين مسئله از جوانب مختلف به بررسى‌هاى محققانه‌تر و دقيق‌ترى نياز دارد.

متكلمان مسلمان، در رويارويى با اين مسئله، از همان آغاز به دو دسته تقسيم شدند.

شيعيان، معتزليان، ماتريديه‌[2] و كراميه‌[3] (پيروان محمد بن كرام سجستانى، متوفاى 255. ق)


[1] -

1. Plato," Moralityand Religion", i nPhilosoph yof Religi on: AnAntholog y, LouisP. Pojman.

[2] - بنگريد به: شرح المقاصد، ج 4، ص 293؛

. 497-/ 496. p,( 1987, htrowsdaW: A. S. U). de

شرح العقيدة الاصفهانية، ابن تيميه، ص 157.( تفتازانى در شرح المقاصد تصريح مى‌كند: ذهب بعض اهل السنه، و هم الحنفيه، الى ان حسن بعض الاشياء و قبحها مما يدركه العقل كما هو رأى المعتزله، كوجوب اول الواجبات، و وجوب تصديق النبى، و حرمه تكذيبه دفعاً للتسلسل.)

ماتريديه، به فرقه‌اى گفته مى‌شود كه از سوى محمد بن محمد بن محمود ماتريدى سمرقندى، متوفاى 333. ق، از معاصران ابوالحسن اشعرى( متوفاى 330 يا 324. ق) پايه‌ريزى شد. ماتريدى نيز دقيقاً مانند اشعرى- كه در عراق و با توجه به فقه شافعى به دنبال احياى مذهب اهل الحديث و انجام اصلاحاتى بنيادين در مذهب معتزله بود- و با همان اهداف، البته بدون آنكه از فعاليت‌هاى يكديگر اطلاعى داشته باشند، با توجه به فقه ابو حنيفه و در شرق عالم اسلام يعنى ماوراءالنهر، به دنبال اصلاحاتى در مذهب اعتزال بود. گفتنى است كه« ماتريد» نام روستايى از روستاهاى سمرقند بوده است. ابوالمعين نسفى( متوفاى 502. ق) و مسعود بن عمر تفتازانى و همچنين شيخ محمد زاهد بن الحسن الكوثرى المصرى را مى‌توان از مشهورترين مدافعان گذشته و معاصر اين مكتب نام برد.( براى توضيح بيشتر در اين‌باره، بنگريد به: جعفر سبحانى، بحوث فى الملل و النحل، ج 3، ص 23- 7)

[3] - عبدالكريم الشهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 103.( شهرستانى پس از آنكه به تعدد فرقه‌هاى كرامى اشاره مى‌كند در بيان باورهاى مشترك آنان مى‌گويد: و اتفقوا على ان العقل يحسن و يقبح قبل الشرع، و تجب معرفة اللَّه تعالى بالعقل كما قالت المعتزله؛ الا انهم لم يثبتوا رعاية الصلاح و الاصلح و اللطف عقلًا؛ كما قالت المعتزله.) گفتنى است كه كراميه، داراى اعتقاداتى متحجرانه بودند. اين فرقه حتى از سوى برخى از ظاهرگرايان اهل سنت، نظير ابن حزم، نيز تخطئه شده‌اند. قول به جسمانيت خداوند، سنگينى وزن خداوند و باور داشتن افسانه غرانيق( اين اعتقاد كه پيامبر اكرم در مقام تبليغ وحى دچار خطا شد و پس از قرائت آيه« و مناةَ الثالثة الاخرى»، با وسوسه شيطان چنين گفت:« تلك الغرانيق العلى، و ان شفاعتهن ترتجى» را مى‌توان از جمله اعتقادات خرافى آنان نام برد.( بنگريد به: بحوث فى الملل و النحل، ج 3، ص 135- 133.)

نام کتاب : فلسفه اخلاق نویسنده : جمعى از نويسندگان    جلد : 1  صفحه : 156
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست