نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 287
تأثّر حضرت سليمان در مرگ فرزند و آمدن دو
ملك
9- از ابو درداء روايت شده است كه سليمان بن داود 7 پسرى
داشت. حضرت آن پسر را بسيار دوست مىداشت ولى محبوب آن حضرت مرد و حضرت سليمان از
فوت فرزند عزيزش به شدت محزون و اندوهناك شد. خداوند متعال دو ملك را به صورت بشر
براى متنبه نمودن حضرت سليمان به نزد او فرستاد. آن دو ملك به نزد آن حضرت رفتند،
حضرت سليمان به آن دو گفت: چه كار داريد؟ آن دو ملك كه به صورت انسان بودند گفتند:
ما دو نفر بر سر مسألهاى با هم نزاع داريم و آمديم نزد شما كه نزاع ما را حل
نماييد و بين ما حكم فرماييد.
حضرت سليمان فرمود: در محكمه بنشينيد و همان گونه كه رسم و روش شاكى
و متهم است نزاعتان را مطرح نماييد. آن دو ملك به امر سليمان نشستند و يكى از آنها
كه شاكى بود گفت: من زراعتى كشت نمودم و اين شخص زراعت مرا از بين برد و به من
خسارت وارد كرده است. حال من ادعاى خسارت مىكنم.
حضرت سليمان 7 رو كرد به متهم و گفت: شما چه مىگوييد؟
متهم گفت: اى سليمان! او وسط راه عمومى زراعت كاشته است و من هر چه
به راست و چپ خيابان نگاه كردم ديدم همه زراعت است ناچار از وسط راه عمومى كه او
زراعت كرده بود عبور كردم و از اين جهت به او خسارت وارد كردهام و زراعت او را
لگدمال كردم.
نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 287