«انَّ كَرَمَ اللَّهِ سُبْحانَهُ لا
يَنْقُضُ حِكْمَتَهُ فَلِذلِكَ لا يَقَعُ الْاجابَةُ فى كُلِّ دَعْوَةٍ»[1]
هماناكَرم خداى سبحان، حكمت او را، نقض نمىكند، به همين جهت، در هر
دعايى اجابت واقع نمىشود (يعنى خدا، در دعاها، حكمت و مصلحت را رعايت مىكند و
اينكه بعضى دعاها مستجاب نمىشود، به اعتبار اين است كه مصلحت در اجابتِ آن نيست،
نه اينكه در كَرم الهى كوتاهى باشد).
ب- گناه:
گاهى مقتضى استجابت دعا وجود دارد، ولى بنده در اثر گناه و معصيت
مانع اجابت آن مىگردد و از لطف پروردگار محروم مىشود. حضرت على عليهالسلام
فرمود:
خداوند به حضرت عيسى بن مريم (ع) وحى كرد كه به ملأ (ومستكبران) بنى
اسرائيل بگو: ... همانا من دعاى احدى از شما را اجابت نمىكنم، در حالى كه براى
يكى از بندگانم حقى نزد او باشد (يعنى ظلمى نسبت به او كرده باشد).[3]
د- مهيّا نبودن شرايط و زمان:
گاهى مستجاب شدن دعا منوط به فراهم شدن شرايط وزمان مناسب است؛ يعنى
دعا مستجاب مىشود؛ اما اگر شرايط تحقق آن فراهم نباشد، آشكار شدن استجابت دعا تا
آماده شدن شرايط تأخير مىافتد. يا اينكه خدا اجابت را تأخير مىاندازد تا انسان
بيشتر در درگاه او زارى كند.
امام صادق عليهالسلام فرمود:
«مردى خدمت ابراهيم خليل (ع) آمده، گفت: حاجتى دارم كه سه سال است،
هر چه از خدا طلب مىكنم، اجابت نمىشود. آن حضرت درجوابش فرمود: خدا وقتى بندهاى
را دوست