بسيارى از نماز خوانان، نماز مىخوانند، ولى
نمىدانند، براى چه نماز مىگذارند و در نتيجه از هدف اصلى آن غافلند، از اين رو،
سودى نمىبرند و اين عبادت در روح آنان اثرى نگذاشته و يا اثرى نامحسوس و غير قابل
توجه گذاشته است؛ زيرا «همچون كلاغى كه منقار بر زمين مىكوبد»، به نماز پرداخته و
با غفلت به پايان مىرسانند. چنين نمازى باز دارنده از گناهان نيست. با آنكه قرآن
نماز را بازدارنده از فحشاء ومنكر شمرده است معلوم مىشود نمازش در حقيقت نماز
نبوده، بلكه صورتى از نماز بوده است.
براى توجه به هدف اصلى اقامه نماز، برخى ازعلماى بزرگ اسلام،
كتابهايى پيرامون اسرار اين عبادت وآداب قلبى و معنوى آن نگاشتهاند كه مطالعه
دقيق و به كار بستن آنها بر همه سالكان طريق الهى، بويژه جوانان عزيز، امرى ضرورى
و لازم است.
اهتمام به نماز
اهتمام به نماز اقتضا مىكند، انتظار وقت نماز را داشته باشيم مانند
كسى كه وعده ملاقات با يك شخصيت مهم گذارده، به خاطر وفا به اين وعده، لحظه شمارى
مىكند. هيچ قول و قرار ديگرى را كه با اين وعده منافات دارد، نمىپذيرد، حتى اگر
قرار قبلى با ديگران گذارده است با عذر خواهى آن را لغو مىكند. براى اين ملاقات،
خود را آماده مىسازد، لباس خود را مرتّب مىكند، آنچه مىخواهد بگويد در ذهن مرور
مىكند. بنابراين بايد چنين حالتى در نمازگزار باشد كه با نزديك شدن وقت نماز در
چهره و رفتار او اين انتظار مشاهده شود، برخيزد، وضو بگيرد، مقدمات ديگر نماز را
فراهم سازد.
اهتمام به نماز اقتضا مىكند، انسان نماز را بطور صحيح و كامل
بياموزد و به فراگيرى مسايل نماز اهتمام داشته باشد وهرگز نماز را از اوّل وقت
تأخير نيندازد، مگر در شرايط اضطرارى كه طبعاً عذر تأخير پذيرفته است.
اهتمام به نماز به توجه قلبى درحال نماز وخشوع در حال عبادت است.
چنانكه قرآن كريم، در وصف مؤمنان رستگار مىفرمايد: