responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد    جلد : 1  صفحه : 532

ملائكه شد و چه سر است كه در وى تعبيه است كه وى از همه موجودات شريف‌تر آمد و مستحق مشاهده جمال حضرت صمديت گشت اگر آن بسبب خوردن يا شهوت يا غضب بود بظاهر بارى مى‌بينيم كه هيچ نوع نيست از حيوان و سباع كه بنوعى از اين خاصيتها مخصوص نيست اگر اينخاصيت انسانرا با آن نسبت دهند بس حقير نمايد پس آن خاصيت كه انسان بدان ممتاز شد از ديگر حيوانات جوهر محبت حق و نايره آتش عشق است كه هيچ نوع از موجودات جز وى مستعد قبول فيض اين سعادت نبود كه‌ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ.

سكان حظاير قدس از پرتو تجلى آتش عشق بگريختند و قطان اوطان آسمان و زمين از مهابت صدمت عشق درهم ريختند و از حمل عشق حمله عرش متوقف شدند كه‌ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها بارگير هودج سلطان جلالت عشق جز نفس اقدس انسان نبود كه و حَمَلَهَا الْإِنْسانُ.

نقل است از شيخ ابو الحسن خرقانى رحمة اللّه عليه كه در وقت هاجره قصد طواف عرش كردم جمعى طايفانرا ديدم كه بسكونتى هرچه تمامتر بطواف مشغول بودند تا ايشان يكبار طواف ميكردند من هزار بار طواف ميكردم مرا از افسردگى ايشان و ايشانرا از گرمى من عجب آمد پرسيدم كه شما كيستيد و اين سكونت شما از چيست گفتند ما فرشتگانيم و طبع ما چنين است از من پرسيدند كه تو كيستى و اين گرمى تو از چيست گفتم من از فرزندان آدمم و اين گرمى آتش عشق است.

[حقيقت آتش عشق‌]

اى عزيز حقيقت آتش عشق جز در باطن طاهر ظاهر نشود و تا محبت غير حق از درون بيرون نشود سلطان عشق سراپرده جلالت در ساحت دل نزند و در اخبار آمده است كه‌/ اوحى اللّه تعالى الى داود 7 يا داود تزعم انك‌

نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد    جلد : 1  صفحه : 532
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست