نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد جلد : 1 صفحه : 49
دين و پند و اندرز ميگفت. او حقائق دين
اسلام را با لحن شيرين و دلنشين و طبق استعداد مردم عادى بيان مينمود. بظاهر او
بزبان فارسى وعظ ميگفت و در بعضى موارد از ترجمان (كه از رفقاى او بودند و چند سال
قبل از ورود سيد در كشمير توطن گزيده و زبان محلى را ياد گرفته بودند چون برادران
سمنانى كه عموزاده او ميباشند و افراد ديگر) استفاده كرده است. ولى صعوبت زياد در
مورد زبان در پيش نبود زيرا با ورود لداخيان (اهل تبت) و مردم تركستان و خاصه
مساعى حضرت سيد بلبل شاه زبان فارسى در كشمير قابل فهم و زبان عمومى گرديده و وسعت
پيدا كرده بود. چنانكه ديديم سلطان قطب الدين به اين زبان شعر ميگفته است و اين
اشعار او هم در واقعات كشميرى آمده است:
اى
بگرد شمع رويت عالمى پروانهاى
و
ز لب شيرين تو شوريست در هر خانهاى
من
بچندين آشنائى ميخورم خون جگر
آشنا
را حال اينست واى بر بيگانهاى
قطب
مسكين گر گناهى ميكند عيبش مكن
عيب
نبود گر گناهى ميكند ديوانهاى
على همدانى سلسله مرتب تبليغ دين را در كشمير بوجود آورد. او مبلغين
و واعظين متعدد را تربيت و تعليم ميكرد و سپس آنان را در هر ناحيه كشمير ميفرستاد
تا دين اسلام را بمردم بشناسانند و بدين وسيله موفقيتهاى شايانى بدست آورده است.
على همدانى با علما و مسافران و كاهنان مذاهب ديگر كشمير (چون هندوها
و بودائيها) مناظرههاى سخت انجام ميداد و بيشتر غالب و چيره ميآمد. در دوران
اقامت او در كشمير سى و هفت هزار تن بردست او مسلمان گرديده و بنابر نفوذ فوق
لعاده او اسلام در آن خطه گسترش زيادى يافت. بقول صاحب رساله مستورات سيد مردم
كشمير را طورى باسلام شيفته ساخته بود كه آنان معبدهاى اسبق را مبدل بمساجد
ميكردند و يكى از مريدان على همدانى بنام شيخ
نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد جلد : 1 صفحه : 49