responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد    جلد : 1  صفحه : 17

همدانى فرموده است: «... نعل كفش در گوشت من نشست و حالى گويا خاموشى آن آواز كفش بگوش من ميرسد».

اين سرزنش سيد بآداب شيخانه و مرادانه براى اين امر بود كه در حكمت امور نبايد سئوال كرد والا اخى على دوستى بشخص وى احترام زياد قائل بود و وقتى ميگفت كه او على همدانى را همان اندازه محترم ميشمارد كه شيخ علاء الدوله سمنانى را. در ميان هر دو اين‌قدر علاقه بوده كه وقتى سيد و اخى خلوت خصوصى داشتند، شيخ علاء الدوله را هم براى شركت در آن راه نميدادند[1] ولى در آداب شيخانه اينگونه سرزنش و سختى ممكن است زيرا بقول حافظ:

بمى سجأده رنگين كن گرت پير مغان گويد

كه سالك بيخبر نبود ز راه و رسم منزلها

وفات اخى و بازگشت حضور شيخ محمود

على همدانى تا دو سال براى «اربعين» بخدمت اخى شيخ على دوستى در همدان مى‌آمد و سپس به باجازه او به مزدقان برميگشت. در سال 732 ه (بروايت خلاصة المناقب) سيد بعد از «اربعين» اجازه يافت كه بمزدقان برود و هم مصمم بود كه بعد از ده روز حركت كند. روز دوم سيد در نزديكى خلوت گاه شيخ اخى آمد تا وقتى كه شيخ بيرون بيايد از او خدا حافظى كرده مرخص و عازم مزدقان گردد. شيخ آن روز خلاف معمول بيرون نيامد و تاخير فوق العاده واقع شد. دراويش و ياران على همدانى را گفتند كه در خلوتگاه شيخ برود و همانجا ازو خدا حافظى كند- چون على همدانى آنجا رفت ديد كه حضرت اخى بجهت اثبات ذكر سر بر زانو نهاده رحلت فرموده است.

على همدانى و دراويش ديگر تدفين اخى را انجام دادند و بعد از مراسم روز سوم على همدانى به خدمت شيخ محمود رسيد.[2] در آن اوان مدت مريد بودن وى بنظر حضرت محمود تمام شده بود و او على همدانى را براى فوائد گوناگون روحانى دستور داد كه در ربع مسكون عالم سير و سياحت فرمايد و


[1]- خ- م( با) برگ 29.

[2]- خ- م( بر).

نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد    جلد : 1  صفحه : 17
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست