نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 988
در «نهج»
آمده است، بعد از شهادت حسّان بن حسّان فرماندار انبار به دست اتباع معاويه به
يارانش فرمود: «قاتلكم اللّه لقد ملئتم قلبى قيحا و
شحنتم صدرى غيظا» خ 27 70 خدا شما را بكشد كه قلبم را با چرك پر كرديد و
سينهام را با غيظ آكنديد.
در رابطه
با غسل دادن به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرموده «و
لقد وليّت غسله صلى اللّه عليه و آله و الملائكة اعوانى فضّجت الدار و الافنية
ملاء يعرج» خ 197 319 غسل آن حضرت را بر عهده گرفتم و ملائكه ياران من
بودند، خانه و اطراف خانه از كثرت ملائكه به ضجّه آمد، مرتّبا گروهى نازل مىشدند
و گروهى به آسمان مىرفتند
در حكمت
116 فرموده: «و ما ابتلى اللّه احدا بمثل الاملاء له»
املاء در اينجا به معنى مهلت دادن است، خداوند هيچ كس را با مثل مهلت دادن آزمايش
نكرده است.
درباره
قضات جاهل فرموده: «لا ملىء باصدار ما ورد و لا اهل
لما قرّظ به» خ 17 60 «ملىء»: پر شده. رجوع شود به «قرظ» جمع ملاء املاء
است كه در خ 192 297 آمده است
ملح
- به
كسر اول- نمك. دو مورد از آن در «نهج» به چشم مىخورد در خ 25 67، آنگاه كه از
حمله بسر بن ارطاة به يمن با خبر شد و يارانش را از جهاد سرد ديد فرمود: «اللّهم مث قلوبهم كما يماث الملح فى الماء» خ 25 67،
خدايا دلهايشان ذوب كن چنانكه نمك در آب ذوب مىشود.
درباره
خودش فرموده: به خدا قسم نفس خودم را چنان برياضت وا مىدارم كه با ديدن قرص نان
شاد شود و به نمك در جاى خورش قناعت نمايد «و ايم
اللّه لا روضنّ نفسى رياضة تهشّ معها الى القرص اذا قدرت عليه مطعوما و تقنع
بالملح مادوما» نامه 45 419
ملس
ملوسته:
نرم شدن آن تنها يكبار در «نهج» آمده است درباره استغفار فرموده: «و الثالث ان تودّى الى المخلوقين حقوقهم حتى تلقى اللّه
املس» حكمت 417 سومى آن است حق مخلوق را بدهى تا خدا را نرم و بدون مشغول
ذمه ملاقات كنى «املس» آن است كه چيزى در او نيست تا دست بدان بند شود
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 988