responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 984

قدرت عليه من اموالهم... اختطاف الذئب الازلّ دامية المعزى الكسيرة» نامه 41 413.

«داميه» خونين. خون آلود «كسيره»: شكسته و مجروح، يعنى: اموال مردم را ربودى مانند ربودن گرگ چالاك بز شكسته و مجروح را به برج بن مسهر طائى كه از خوارج بود و «لا حكم الّا للّه» گفت فرمود: «اسكت قبحك اللّه يا اثرم فو اللّه لقد ظهر الحقّ فكنت فيه ضئيلا شخصك... حتى اذا نعر الباطل نجمت نجوم قرن الماعز» خ 184 268 «نجوم قرن الماعز» ظاهر شدن و روئيدن شاخ بز. معنى آن در «ثرم» گذشت.

«كانّ بين اعينهم ركب المعزى» خ 97 143 گوئى پيشانى آنها زانوهاى بزها است كه پينه بسته «تنفرون عنه نفور المعزى من وعوعة الاسد» خ 131 189، از حق فرار مى‌كنيد مانند فرار بز از نعره شير

معض

(مثل شرف) به خشم آمدن، همچنين است امتعاض و آن فقط يك بار در «نهج» آمده است، در مذمت ياران فرموده: «تكادون و لا تكيدون و تنتقص اطرافكم فلا تمتعضون» خ 34 78 مورد حيله واقع مى‌شود امّا حيله نمى‌كنيد و اطراف مملكت شما اشغال مى‌شود و ناقص مى‌گردد ولى به غضب نمى‌آئيد

معك

تمعّك از باب تفعّل غلطيدن در خاك است آن فقط يكبار در «نهج» ديده مى‌شود، در رابطه با خلقت زمين فرموده: «و ذلّ مستخذيا اذ تمعكّت عليه بكواهلها فاصبح بعد اصطخاب امواجه ساجيا مقهورا» خ 91 132، اشاره به مهار مركز مذاب زمين با پوسته زمين است، يعنى درياى درون زمين آرام گرفت و ذليل شد، آنگاه كه پوسته زمين شانه‌هاى خود را بر آن گذاشت، در نتيجه بعد از آن همه امواج بالا رفته، آرام و مقهور گرديد، تمعّك در اينجا غلطيدن و نشستن پوسته زمين بر روى درياى درون آن است

معن

(مثل عقل) جارى شدن:

«معن الماء معنا: سال»

امعان به معنى مبالغه آيد:

«امعن فى الطلب: بالغ فيه»

دو مورد از آن در «نهج» يافته است، در تخدير از كبر فرموده: «الا و قد امعنتم فى البغى و افسدتم فى الارض مصارحة للّه بالمناصبة» خ 192 289، بدانيد كه در ظلم مبالغه و افراط گرديد و در زمين فساد به وجود آورديد براى غلبه بر خدا (نعوذ باللّه)

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 984
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست