نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 969
بينكما من تخلّف عنى و عنكما من اهل المدينة...» نامه 55 446 «اين
اصحاب مدائن الرسّ... و مدّنوا المدائن» خ 182 263 يعنى شهرها را بنا كردند
كه در «رسّ» گذشت، در خ 164 235 نيز آمده است
مدى
(مثل
صدا) غايت و نهايت شىء: «بلغ مدى الحياة» يعنى به آخر زندگى رسيد. تمادى: ادامه
لجاجت. «مديه» به ضم و فتح و كسر اوّل به معنى چاقو است، جمع آن مدى (مثل شما)
است، مواردى از اين ماده در «نهج» آمده است، درباره جريان صفين به اهل شهرها نوشت:
هر كه بعهد خود پاى بند ماند او كسى است كه خدا از هلاكت نجاتش داده و هر كه لجاجت
كرد و آنرا ادامه داد او آدم عهد شكنى است كه خداوند در قلبش زنگار گذاشته است: «و من لجّ و تمادى فهو الراكس الذى ران الله على قلبه»
نامه 58 449 درباره عذاب ظلم در روز قيامت فرموده: «ليس
هو جرحا بالمدى و لا ضربا بالسياط و لكنّه ما يستصغر ذلك معه» خ 176 255،
آن عذاب زخم زدن با چاقوها نيست و تازيانه زدن نيست بلكه عذابى است كه اينها در
مقابل آن كوچك است.
به عمو
زادهاش كه اموال را دزديد نوشت: «فضحّ رويدا فكانّك
قد بلغت المدى و دفنت تحت الثرى» نامه 41 414، آهسته بچران گويا كه به آخر
عمرت رسيده و در زير خاك دفن شدهاى
مذق
(مثل
عقل) مخلوط كردن شير با آب بطوريكه آب زياد از شير باشد و نحو آن. آن فقط يك بار
در «نهج» آمده است كه درباره اهل زمان فرموده است: «فتاهم
عارم، و شائبهم آثم و عالمهم منافق و قارئهم ممازق» خ 233 354 «ممازق» خلط
كننده و غير مخلص است:
«رجل
ممازق: غير مخلص»
جوانشان
بدخلق، پيرشان گناهكار، عالمشان دوررو، قارىشان رياكار است
مرء
مرء و
امرء به معنى مطلق انسان و مرد است، امرئه و مرأة به معنى زن مىباشد، از اين ماده
موارد زيادى در «نهج» آمده است مثلا در حكمت 370 «فما
خلق امرء عبثا» منظور مطلق انسان است اعمّ از مرد و زن
مروئة:انسانيّت و آن از صفات كمال است در لغت آمده:
«المروئة
اداب نفسانيّة
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 969