responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 967

درياى بزرگى كه ايستاده است و به جائى نمى‌رود و ايستاده است كه به جائى سرايت نمى‌كند، بادهاى تند او را در رفت و آمد قرار مى‌دهد و ابرهاى بارانزا آنرا حركت مى‌دهند، منظور از ضمير «تمخضه» درياى ابرها است كه بالا رفته و به صورت درياى بالدار درآمده است.

درباره اوّل خلقت فرموده: «فمخضته مخض السقاء و عصفت به عصفها فى الفضاء» خ 1 40 سقاء به كسر اول مشكى است كه در آن شير را حركت مى‌دهند تا كره از شير گرفته شود، يعنى آن باد، دريا را به شدت حركت داد مانند حركت دادن مشك شير را و بر آن وزيد وزيدنى در هوا

مدح

ثنا خوانى، ضدّ ملامت، مواردى از آن در «نهج» آمده است، معاويه درباره زحمات حضرت در بيعت ابو بكر به آنحضرت نوشت امام صلوات الله عليه جواب داد: «و لعمر الله لقد اردت ان تذّم فمدحت و ان تفضح فافتضحت...» نامه 28 388، به خدا قسم خواسته‌اى ملامت كنى ولى مدحم كرده‌اى و خواسته‌اى رسوا كنى ولى خودت رسوا شده‌اى.

«الحمد لله الذى لا يبلغ مدحته القائلون» خ 1 39، مدحت اسم مصدر و حاصل از مصدر است يعنى مادحان خدا را مدح مى‌كنند ولى مدح لايق به او را نتوانند كرد

مدائح جمع مديحته و آن چيز يا لفظى است كه با آن مدح مى‌شود و ممادح جمع مدح است، خطاب به خدا عرض مى‌كند: «اللهم و هذا مقام من افردك بالتوحيد... و لم ير مستحقّا لهذه المحامد و الممادح غيرك» خ 91 136 و نيز فرموده: «و عدلت بلسانى عن مدائح الادميّين» ح 91 135 زبان مرا از مدح آدميان به خودت برگرداندى

مدد

مدّ: زيادت. يا كشيدن،

طبرسى فرموده: مدّ در اصل به معنى زيادت است، جذب و كشيدن را مدّ گويند كه سبب زيادت طول شى‌ء است

ولى

راغب معنى آنرا كشيدن گفته است و گويد: «المدّ: الجرّ»

ظاهرا قول طبرسى اصحّ است، موارد زيادى از آن در «نهج» آمده است.

در مقام نصيحت فرموده: «فمن شغل نفسه بغير نفسه... مدّت به شياطينه فى‌

 

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 967
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست