responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 950

مى‌شود، هر قدر ايمان افزوده شود آن نقطه نيز بزرگتر مى‌گردد

لمع

لمع (مثل عقل) و لمعان (مثل جريان) روشن شدن:

«لمع البرق لمعا: اضاء»

التماع نيز روشن شدن است، مواردى از آن در «نهج» آمده است، درباره رسول خدا 6 فرموده: «فهو... سراج لمع ضوئه و شهاب سطع نوره» خ 94 139، چراغى است كه نورش دميده و شهابى است كه روشنيش بلند گرديده است.

درباره خلافت خويش فرموده: «قد طلع طالع و لمع لامع و لاح لائح و اعتدل مائل و استبدل الله بقوم قوما و بيوم يوما» خ 152 212، طلوع كرد طلوع كننده‌اى، روشن شد روشن شونده‌اى، آشكار شد آشكار شونده‌اى، و راست شد كجى و عوض گرفت خداوند قومى را به جاى قومى و روزى را به جاى روزى. گويند: آنرا بعد از قتل عثمان فرموده است

«اللّهم انى اعوذ بك من ان تحسّن فى لامعة العيون علانيتى و تقبّح فيما ابطن لك سريرتى» حكمت 276 «لامعة العيون» روشنائى چشمها يعنى در آشكار. «فضربك الله بها بيضاء لامعة» حكمت 311 در «عمم- عمامه» گذشت «بيضاء لامعة» سفيدى آشكار

لمم

لمّ: (مثل عقل) جمع كردن و ضمّ كردن:

«لمّ الشى‌ء لمّا: جمعه و ضمّه»

المام: نزديك شدن و نحو آن، مواردى از اين ماده در نهج آمده است، درباره رسول خدا 6 فرموده: «و بلّغ رسالات ربّه فلمّ الله به الصدع و رتق به الفتق و الّف به الشمل» خ 231 353، پيامهاى خدايش را رسانيد، خداوند به وسيله او شكافها را بست و تأليف نمود و باز شده‌ها را به هم پيوست، و پراكندگى را به الفت آورد.

راجع به خانواده و اقرباى نزديك انسان فرموده: «و هم اعظم الناس حيطة من ورائه و المّهم لشعثه و اعطفهم عليه عند نازلة اذا نزلت» خ 23 65، آن‌ها بزرگترين مردم هستند از لحاظ احاطه از پس او و جمع كننده‌تر هستند پراكندگى او را، و عطوفترند در وقت پيشامدى

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 950
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست