نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 916
«كمه»
(مثل قفل) جمع اكمه به معنى كور است، منظور كورى دل مىباشد
كند
كنود:
بسيار ناسپاس.
«كند
النعمة كنودا: كفرها»
دو مورد
از آن در كلام حضرت آمده است، چنانكه فرمايد: «ايّها
الناس انّا قد اصبحنا فى دهر عنود و زمن كنود يعدّ فيه المحسن مسيئا» خ 32
74 مردم ما واقع شدهايم در روزگارى لجوج و زمانى ناسپاس، كه نيكوكار در آن بدكار
محسوب مىشود، منظور عنود و كنود بودن مردم روزگار است.
در وصف
دنيا فرموده: «الا و هى... المائنة الخوؤن و الجحود
الكنود و العنود الصدود» خ 191 285، بدانيد دنيا دروغگو است و خيانتكار، حق
نشناس و ناسپاس، لجوع و مانع از خير، صيغهها همه مبالغهاند
كنز
(مثل
عقل) گنج و مال اندوخته. چهار مورد از آن در كلام حضرت آمده است: «لا شفيع انجح من التوبة و لا كنز اغنى من القناعة»
حكمت 371، شفاعتگرى نجات دهندهتر از توبه نيست، و گنجى كفايت كنندهتر از قناعت
وجود ندارد، درباره اهل بيت : فرموده: «فيهم
كرائم القرآن و هم كنوز الرحمن ان نطقوا صدقوا و ان صمتوا لم يسبقوا» خ 154
215، آيات كريمه قرآن درباره آنها نازل شده، آنها گنجينههاى معرفت خدا هستند، اگر
سخن گويند راست گويند و اگر ساكت شوند كسى بر آنها پيشى نمىگيرد «كنوز الذهبان» خ
192 گنجهاى طلا، «ذخائر الرحمة و كنوز المغفرة»
خ 91 136
كنف
عدول
كردن. حفظ كردن. يارى دادن و احاطه و مانند آن:
«كنف
عنه: عدل. كنف الشىء صانه و حفظه. و فلانا: اعانه»
مواردى
از آن در «نهج» آمده است، درباره مرگ فرموده است: «و
واتر غير مطلوب قد اعلقتكم حبائله و تكنّفتكم غوائله و اقصدتكم معابله» خ
230 351 «كنف» در اينجا به معنى احاطه است.
يعنى:
مرگ در پى آيندهاى است كه كسى تعقيبش نكند، دامهاى خود را بر شما انداخته است،
دشواريهايش شما را احاطه كرده و تيرهايش شما را هدف قرار داده است، در تشويق اصحاب
خود به جنگ فرموده: «فان الصابرين على نزول الحقائق هم
الذين يحفّون براياتهم و يكتنفونها حفافيها» خ 124 180، اهل استقامت در
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 916