نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 887
عبد الله
بن قيس (ابو موسى) ديروز مىگفت: اين حادثه فتنه است زههاى كمانها را قطع كنيد و
شمشيرها را در غلاف داريد: «و انّما عهدكم بعبد الله
بن قيس بالامس يقول: انّها فتنة فقطّعوا اوتاركم و شيمواسيوفكم...» خ 238 357 و در نامهايكه به آن خبيث در
وقت والى بودن كوفه نوشت چنين شروع فرمود: «من عبد
الله علّى امير المؤمنين الى عبد الله بن قيس امّا بعد فقد بلغنى عنك قول هو لك و
عليك...» نامه 63 453
قيض
شكافتن و
شكافته شدن:
«قاض
الشىء قيضا: شقّه و انشق»
تقييض را
تبديل و تقدير و آماده كردن گفتهاند، دو مورد از آن در «نهج» آمده است، درباره
قيامت فرموده: «خشعت الاصوات... و ارعدت الاسماع لزبرة
الداعى الى فصل الخطاب و مقايضة الجزاء» خ 83 109، مقايضه در اينجا به معنى
مبادله است يعنى مبادله جزاء با اعمال. معنى كلام چنين است: صداها خوابيد، گوش رعد
زده شد از صداى دعوت كننده به ديوان عدالت و مبادله جزاء در مقام موعظه فرموده: «و لا تكونوا كجفاة الجاهليّة لا فى الدين يتفقّهون و لا عن
الله يعقلون كقيض بيض فى اداح يكون كسرها وزرا و يخرج حضانه شرّا» خ 166
240، قيض به معنى شكستن است معنى كلمات در «دحو» گذشت
قيظ
شدت
حرارت. تابستان. آن سه بار در «نهج» آمده است در مذمت ياران فرموده: «فاذا امرتكم بالسير اليهم فى ايّام الحرّ قلتم هذه حمّارة
القيظ امهلنا يسبّخ عنا الحرّ» خ 27 70 چون در ايام گرما به شما امر مىكنم
براى رفتن به طرف اهل شام مىگوئيد: اين وقت شدّت گرماست مهلت دهيد تا گرما از ما
تخفيف يابد «شموس قيظ» 165 سركشى حرارت: «و المطر قيظا» خ 108 روز بارانى گرما باشد
قيل
اقاله:
بر هم زدن و فسخ خريد و فروش. گويند
«اقال
البيع: فسخه»
و نيز
گويند:
«اقال
الله عثرتك» يعنى خدا از تو بگذرد
مواردى
از اين ماده در «نهج» آمده است، در محلّى فرموده: «فرحم
الله امرءا استقال توبته و استقال خطيئته و بادر منيّته» خ 143 199، خدا
رحمت كند كسى را كه از توبه استقبال كند، و از گناهش گذشت بخواهد و از مرگش جلو
افتد.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 887