نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 852
محلّ
قرار گرفتن از اين ماده موارد زيادى در «نهج» آمده است.
درباره
زهد خودش فرموده: «و يأكل علّى من زاده فيهجع قرّت اذا
عينه اذا اقتدى بعد السنين المتطاولة بلبهحة الهاملة...» نامه 45 420 «قرّت
عينه» يعنى چشمش آرام گرفت كنايه از شادى و سرور است، آمدن اين كلمه در اينجا به
عنوان استهزاء است: يعنى على بن ابى طالب از توشه خود بخورد تا سير شده و آرام
گيرد، در اينصورت چشمش روشن كه بعد از سالهاى طولانى تازه به چهارپائى رها شده در
چريدن، پيروى كرده است، محمد عبده: «قرّت اذا عينه» را به سرد شدن چشم در اثر مردن
معنى كرده است يعنى چشمش از سردى بميرد و از دنيا برود، صبحى صالح نيز كه اغلب عين
كلمات عبده را مىآورد، چنان گفته است ولى ابن ميثم مانند ما معنى كرده و اين قابل
قبول است.
در خطبه
شقّشقيه آنگاه كه ابن عباس خواهش كرد فرمايش خود را ادامه دهد فرمود: «هيهات يا بن
عباس تلك شقشقة هدرت ثم قرّت» خ 3 50 يعنى هيهات كه سخن را ادامه دهم آن شقشقهاى
بود كه به صدا درآمد و سپس آرام گرفت رجوع شود به «شقشق» آنگاه كه عمر بن الخطاب
خواست زيورهاى كعبه را بفروشد، حضرت مخالفت كرده و فرمود: «فاقّره حيث اقّره الله و رسوله: فقال له عمر لو لاك لافتضحنا
فترك الحلّى بحاله» حكمت 270، يعنى زيور كعبه را در جائى قرار بده كه خدا و
رسول برقرار كرده است، عمر گفت: يا على اگر تو نبودى ما رسوا مىشديم
در خطبه
شقشقيه فرمايد: «... اخذ الله على العلماء ان لا
يقارّوا على كظّة ظالم و لا سغب مظلوم» خ 3 50 مقّاره بين الاثنين است و
نيز به معنى آرام گرفتن
«قارّ
مقارّة: قرّ معه و وافقه، قارّ فى الصلاة: سكن فيها»
يعنى
خداوند از علماء عهد گرفته كه بر پرخورى ظالم و گرسنگى مظلوم آرام نگيرند و راضى
نباشند.
«قرار»
آرام گرفتن و محل آن، اسم و مصدر آمده است، درباره خوارج فرموده: «كلّا و الله انّهم نطف فى اصلاب الرجال و قرارات النساء
كلّما نجم منهم قرن قطع حتى يكون آخرهم لصوصا سلّابين» خ 60 93 به خدا قسم
آنها تمام نمىشوند، بلكه
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 852