نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1159
گوشتخوار
و درندگان آنها را خوردهاند.
درباره
علم خدا فرموده: «عالم السرّ من ضمائر المضمرين... و
تغريد ذوات المنطق فى دياجير الاوكار» خ 91 135، داناى راز رازداران است و
داناست به آواز خواندن پرندگان آواز خوان در تاريكيهاى لانهها.
وكز
زدن و
انداختن. با مشت زدن را نيز گويند. آن فقط يك بار در كلام امام آمده است، به مالك
اشتر درباره قتل خطا مىنويسد: «و ان ابتليت بخطاء و
افرط عليك سوطك او سيفك او يدك بالعقوبة فانّ فى الزكوة فما فوقها مقتلة فلا
تطمحنّ بك نخوة سلطانك...» نامه 53 443 و اگر به خطائى مبتلا شدى» تازيانه
يا شمشير و يا دستت به عقوبت رسيد چون در با دست زدن يا در زدن و انداختن احتمال
كشته شدن هست در اين صورت نخوت قدرت تو را مانع نشود از آن كه خونبهاى او را به
اولياى مقتول بدهى.
وكل
(مثل
عقل) و وكول: واگذار كردن:
«وكل
اليه الامر وكلا و وكولا: فوّضه اليه»
وكيل به
معنى موكول، كسى است كه كار به او واگذار شده است. توكيل: وكيل كردن «توكّل» از
باب تفعل قبول وكالت است، اگر با لام باشد به معنى قبول است: «توكلت لفلان» يعنى
قبول وكالت از او كردم و اگر با «على» باشد به معنى اعتماد آيد «توكلت عليه» يعنى
بر او اعتماد كردم و اميدوار شدم، مواردى از آن در «نهج» آمده است.
درباره
ابغض الخلائق فرموده: «رجل وكله اللّه الى نفسه فهو
جائر عن قصد السبيل، مشعوف بكلام بدعة» خ 17 59 يعنى خدا او را به خودش رها
كرده و او از راه راست منحرف و به بدعت خود شادمان است. درباره كرام الكاتبين
فرموده: «قد وكّل بذلك حفظة كراما لا يسقطون حقّا و لا
يثبتون باطلا» خ 183 266 براى نوشتن اعمال، حافظان بزرگوارى گذاشته (يعنى
كار را با آنها واگذار كرده) كه نه حقى را از قلم مىاندازند و نه باطلى را و عمل
نشدهاى را مىنويسند. درباره انحراف مردم بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله
مىفرمايد: «حتى اذا
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1159