نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1157
شدن از
او دور مىشوند و كارها بعد از تلخ شدن براى او شيرين مىگردند امواج گرفتاريها
بعد از متراكم شدن از او دور مىشوند، سختىها بعد از به زحمت انداختن براى او
آسان مىگردند، كرامتها بعد از قحط شدن براى او مىبارند، رحمتها بعد از بر كنار
شدن بر او برمىگردند، نعمتها بعد از فرو رفتن براى او جارى مىشوند، بركتها بر
ضعيف باريدن بر او تند مىبارند. و نيز فرمايد: «فانّ
تقوى الله مفتاح سداد و ذخيرة معاد و عتق من كلّ ملكة و نجاة من كل هلكة، بها ينجح
الطالب و ينجو الهارب و تنال الرغائب» خ 230 351، تقواى خدا كليد هدايت و
سرمايه معاد است، آزادى است از هر بندى و نجات است از هر هلاكت، طالب سعادت با آن
به سعادت مىرسد، فرار كننده از بدبختى با آن نجات مىيابد و با آن به آرزوها
رسيده مىشود. در حكمت 177 فرموده: «اذا هبت امرا فقع
فيه فان شدة توقّيه اعظم مما تخاف منه» توقى به معنى حذر و خوف است يعنى
چون از كارى ترسيدى، آنرا انجام ده، چون شدت خوف آن بزرگتر از خود آن است. در حكمت
128 فرموده: «توقّوا البرد فى اوّله» توقى:
همان حذر كردن است كه در «برد» گذشت.
تقيّه
حفظ خود
از ظالم با اخفاء كار و امر خود، و آن چند بار در «نهج» به كار رفته است درباره
مردان خدا فرموده: «و بقى رجال غضّ ابصارهم ذكر
المرجع... اخملتهم التقيّة و شملتهم الذلّة فهم فى بحر اجاج...» خ 32 75
يعنى مردانيكه ياد قيامت چشم آنها را از مطامع دنيا بسته است تقيّه آنها را خاموش
كرده و از ياد برده است بىچارگى شامل آنها شده گوئى در درياى تلخى واقع شدهاند
به آب شيرين راهى ندارند.
به طلحه
و زبير مىنويسد: «و لعمرى ما كنتما باحقّ المهاجرين
بالتقية و الكتمان و انّ دفعكما هذا الامر من قبل ان تدخلا فيه كان اوسع عليكما من
خروجكما منه بعد اقرار كما به» نامه 54 446، به جان خودم قسم شما به تقيّه
و كتمان (درباره بيعت من) از مهاجران سزاوارتر نبوديد كه بگوئيد: تقيّه كرده و
بيعت كرديم، اگر بيعت مرا از اوّل
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1157