نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1154
معاويه
نمىماند، مگر حيله شده و يا نافرمان، و رأى من در مهلت دادن به اهل شام است، ولى
آن بدبخت آخر به معاويه پيوست و نزد او ماند، امام 7 خانه او را در كوفه
خراب كرد و مسجد جرير از مساجد ملعونه است، گويند: او در آخر عمر ديوانه شد چنانكه
در «جرر» گذشت موقوت: وقتدار و معيّن: «كتابا موقوتا» خ
199.
وقد
افروخته
شدن آتش، ايقاد: افروختن آتش، مواردى از آن در «نهج» آمده است، درباره توحيد و
رسالت فرموده: لا تشركوا بالله شيئا و محمد صلّى الله
عليه و آله فلا تضّيعوا سنّته اقيموا هذين العمودين و اوقدوا هذين المصباحين»
نامه 23 378 يعنى دو چراغ توحيد و رسالت را روشن نمائيد. درباره صفين به شهرها
نوشت: «فابوا حتى جنحت الحرب و ركدت و وقدت نيرانها و
حمشت» نامه 58 448، اهل شام جز جنگ نخواستند تا جنگ شروع شد و استقرار يافت
و آتشش مشتقل گرديد و شدت يافت، در وصف قرآن فرمود: «ثمّ
انزل عليه الكتاب... سراجا لا يخبو توقده» خ 198 315، نازل فرمود: بر آن
حضرت چراغى را كه نورش و افروخته شدنش خاموش نمىشود «اقوى
وقودا» نامه 45 يعنى قويترست در اشتغال
وقر
(مثل
عقل) ثقل سامعه. و (مثل جسر) بار سنگين «وقار»: عظمت اسم است از توقير به معنى
تعظيم، هفت مورد از آن در «نهج» آمده است، گويند بعد از قتل طلحه و زبير در مقام
نصيحت فرمود: «بنا اهتديتم فى الظلماء... وقر سمع لم
يسمع الواعية و كيف يراعى النبأة من اصمّته الصيحة» خ 4 51، در تاريكيهاى
جهل توسط ما اهل بيت هدايت شديد، كر و ناشنواست گوشى كه فرياد و صيحه را متوجه
نيست، چطور صداى ضعيف را ميشنود آنكه، فرياد او كر كرده است. و نيز فرموده: «انّ الله سبحانه و تعالى جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد
الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة» خ 222 342، پروردگار
ذكر و ياد خودش را صفا و روشنى دلها قرار داده است، دلها بعد از غفلت و ناشنوائى
با آن (ذكر خدا) مىشنوند و بعد از كم سو شدن با آب مىبينند و بعد از عناد و
مكابره با
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1154