نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1145
فرمود:
صبرت در آن چطور خواهد بود عرض كرد يا رسول شهادت از مواطن و مشاهد صبر نيست بلكه
از مشاهد بشارت است: «ابشر فانّ الشهادة من ورائك...
فكيف صبرك اذن فقلت يا رسول الله ليس هذا من مواطن الصبر و لكن من مواطن البشرى و
الشكر» خ 156 220
وظف
(مثل
عقل) الزام:
«وظف
الشىء على نفسه: الزمها ايّاه»
«وظيفه»:
آنچه معين مىشود از طعام و روزى و غير آن و نيز به معنى عهد و شرط آيد، گوئى آن
به معنى مفعول است يعنى ثابت و لازم شده براى انسان، سه مورد از آن در «نهج» آمده
است، درباره خدا و خلق فرموده: «و انذركم بالحجج
البوالغ و احصاكم عددا و وظّف لكم مددا» خ 83 108 «مدد» (مثل صرد) جمع مدّت
است يعنى شما را با دليلهاى رسا انذار كرده و تعداد شما را تا آخر شمرده و براى
شما مدتهائى را كه در آن زندگى خواهيد كرد معيّن و مقدّر كرده است «توظيف» به معنى
تعيين و تقدير ميباشد و نيز فرمايد: «احمده شكر
الانعامه و استعينه على وظائف حقوقه» خ 190 280 خدا را براى نعمت دادنش حمد
مىكنم، و بر عمل به حقوق موظّف و معين شدهاش از او مدد مىطلبم. «و بيّن لكم من وظائفه» خ 176
وعب
(مثل
عقل) جمع كردن. اخذ كردن:
«وعبه
وعبا: اخذه اجمع و لم يدع منه شيئا»
و نيز
آمده:
«اوعب
الشىء ايعابا: جمعه»
وعب و
ايعاب هر دو به يك معنى است دو مورد از آن در «نهج» آمده است. درباره علم خداوند
فرموده: «عالم السرّ من ضمائر المضرين... و ما اوعبته
الاصداف و حضنت عليه امواج البحار» خ 91 135، عالم است به راز رازداران و
به آنچه صدفهاى دريا (از مرواريد) در خود جمع كرده است و آنچه امواج بحار از عنبر
و مرجان و غيره در حضن و آغوش خود پرورده است. به حسن مجتبى صلوات الله عليه
مىنويسد: «و حسب سيّئتك واحدة و حسب حسنتك عشرا و فتح
لك باب المتاب و باب الاستيعاب» نامه 31 399، خداوند يك گناه از تو را يك
گناه حساب كرده و يك حسنه را ده حسنه. و براى تو باب توبه و در وسعت قرار دادن را
باز كرده است، در بعضى سنخ «استعتاب» است به معنى عذر
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1145