responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1142

بالتجار و ذوى الصناعات و اوص بهم خيرا» نامه 53 438، ابن ابى الحديد گويد: «استوص» و «اوص» به يك معنى است يعنى توصيه كن خود به خودت خوبى را به اهل تجارت و آنها را نيز به خوبى توصيه كن چنانكه رسول خدا 6 فرموده: «استوصوا بالنساء خيرا» يعنى خوبى به زنان را بر خود توصيه كن كنيد.

وضح

وضوح آشكار شدن:

«وضح الامر: بان و انجلى»

چند مورد از آن در «نهج» بكار رفته است، چنانكه فرموده: «كفاك من عقلك ما اوضح لك سبل غيّك من رشدك» حكمت 421، از عقلت همان بس كه راههاى گمراهيت را از هدايت آشكار كرده است. درباره دين اسلام فرموده: «فهو ابلج المناهج و اوضح الولائج مشرف المنار مشرق الجوادّ» خ 106 153، «مناهج» جمع منهج يعنى راه آشكار ولائج: جمع وليجه به معنى دخيله و مذهب و راه است «جوادّ» به تشديد آخر، جمع جادّه است، يعنى اسلام نورانيترين راهها و آشكارترين طرق است، دلائش مورد اشراف و جاده‌هايش روشن مى‌باشد. «اتّضاح الحكم» نامه 53 آشكار شدن آن است «و بدت اوضاح نهارها» 155 217، اوضاح جمع وضح (مثل شرف) سفيدى صبح است «و اقام بموضحات الاعلام و نيّرات الاحكام» خ 72 101 يعنى رسول خدا 6 بر پا داشت علامتهاى آشكار كننده و احكام نورانى را

وضر

(مثل شرف) ته مانده كاسه از آب و غيره، و چربى ظرف كه بعد از برداشتن روغن مى‌ماند، آن فقط يك بار در «نهج» آمده است آنگاه كه عاملانش عبيد الله بن عباس و سعيد بن نمران از «يمن» آمده و شبيخون بسر بن ارطاط را به آنحضرت گفتند. به منبر تشريف برد و از بى تحرّكى يارانش ناليد و اين شعر را تمثّل فرمود: «لعمر ابيك الخير يا عمرو انّنى على وضر من ذا الاناء قليل» خ 25 67 يعنى قسم به جان عزيز پدرت اى عمرو از اين ظرف فقط چربى يا ته مانده كمى براى من باقى است رجوع شود به «عمر- عمرو»

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست