نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1138
بعضها
على بعض»
سه مورد
از آن در «نهج» ديده مىشود، آنگاه كه عثمان به محاصره افتاد، مردم از حضرت
خواستند كه او را نصيحت كند، امام 7 به وى فرموده: «و ما ابن ابى قحافه و لا ابن الخطاب باولى بعمل الحق منك و
انت اقرب الى رسول الله 6 و شيجة رحم منهما و قد نلت من صهره ما
لم ينالا» خ 164 234 «و شيجة رحم» حال است از «انت» يعنى ابو بكر و عمر به
كار حق از تو برتر نيستند و تو در اتصال رحم به رسول خدا 6 از
آندو نزديكترى و از دامادى آن حضرت به چيزى رسيدهاى كه آندو نرسيدهاند محمد عبده
گويد: عثمان در جدّ چهارم (عبد مناف) به حضرت مىرسد، ابو بكر در جد هفتم (تيم بن
مرّه) و عمر در جدّ هشتم (عدّى بن كعب) شايد. بدان جهت «و انت اقرب» فرموده است.
درباره آسمانها فرموده: «و نظم بلا تعليق رهوات فرجها
و لا حم صدوع انفراجها و وشّج بينها و بين ازواجها» خ 91 128 مكانهاى خالى
ارتفاعات آسمانها را منظّم كرد، بدون آويخته شدن به همديگر و ملاصق و متصل كرد
شكافهاى انفصال آنها را، و متصل كرد ميان آنها و امثال آنها را درباره ملائكه
فرموده: «و تمكّنت
من سويداء قلوبهم و شيجة خيفته فحنوا بطول الطاعة اعتدال ظهورهم» خ 91 130
«و شيجه» در اينجا به معنى عرق و ريشه است چنانكه در لغت آمده است يعنى در عمق و
وسط قلب آنها ريشه خوف خدا محكم شده، پس با طول طاعت پشتشان را خم كردهاند.
وشح
و شاح به
ضم اوّل و كسر آن دو تا طوق و گردنبند را گويند از مرواريد و گوهر كه يكى كوچكتر و
در ميان آنديگرى مىشود كه زن هر دو را به گردن مىكند و نيز چرمى است مرصّع به
جواهر كه زن به گردن مىكند آن فقط يك بار در «نهج» آمده است، درباره طاووس
فرموده: «فيقهقه ضاحكا لجمال سرباله و اصابيغ وشاحه» خ
165 237، پس مىخندد با قهقهه براى زيبائى لباسش و رنگهاى طوقهايش.
وشك
(مثل
عقل) سرعت:
«وشك
الامر وشكا: سرع»
«وشيك»:
سريع
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1138