نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1136
وسيله
تقرّب است. «سناء» به معنى رفعت است.
وسم
علامت
گذاشتن: «وسم الشىء وسما» يعنى آن را علامت گذارى كرد، علامت را «سمه» گويند.
«توسّم» طلب علامت شىء و تعريف آن است مواردى از آن در «نهج» ديده مىشود درباره
رسول الله 6 فرموده: «مأخوذا على
النبيّين ميثاقه، مشهورة سماته كريما ميلاده» خ 1 44، سماة جمع سمه به معنى
علامتهاست. گويا بعد از قتل طلحه و زبير به اهل بصره فرموده: «ما زلت انتظر بكم عواقب الغدر و اتوسّمكم بحيلة المغترين
حتّى سترنى عنكم جلباب الدين» خ 4 51 «اتوسّمكم» به معنى خيال مىكردم و
تخمين مىزدم و تفرّس مىكردم است گويند:
«توسّم
الشىء: تخيّله و تفرّسه»
يعنى
پيوسته منتظر عواقب غدر شما بودم و شما را با زيور مغروران تخمين مىزدم، تا اينكه
عمل به ظاهر دين كه داشتيد مرا از شما مستور و غافل كرد. موسم: محلّ اجتماع، اكثر
استعمال آن وقت اجتماع براى عمل حجّ است، آن فقط يك بار در «نهج» آمده است. به
حضرت خبر دادند كه معاويه عدّهاى جاسوس در موسم حج به مكّه فرستاده است لذا به
قثم بن عباس فرماندار مكّه نوشت: «امّا بعد فانّ عينى
بالمغرب كتب الىّ يعلمنى انه وجّه الى الموسم اناس من اهل الشام... فاقم على ما فى
يديك قيام الحازم الصليب» نامه 33 407 جاسوس من در مغرب (شام) به من اطلاع
داده كه در موسم حجّ عدهاى از اهل شام به موسم فرستاده شده در كارت محكم و با
احتياط باش.
ميسم
داغ. آهن
پارهايكه با آن حيوان را داغ مىنهند تا معلوم شود، در جريان برادرش عقيل آمده
است كه: «فاحميت له حديدة... فضّج ضجيج ذى دنف من
المها و كادان يحترق من ميسمها» خ 224 347، آهنى را براى او سرخ كردم از
درد آن مانند آدم دردمند فرياد كشيد، نزديك بود كه از آهن داغ شده آن به سوزد،
مشروح آن در «عقل- عقيل» گذشت. درباره رسول خدا 6 فرموده: «طبيب دوّار بطّبه قد احكم مراهمه و احمى مواسمه يضع ذلك حيث
الحاجة اليه من قلوب عمى و آذان صمّ» خ
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1136