نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1132
فرمود:
شما در آينده با على بن ابى طالب جنگ خواهيد كرد در حاليكه به او ظلم مىكنيد.
امام صلوات الله عليه در بصره به «انس بن مالك» فرمود: برو پيش طلحه و زبير و از
آنچه از حضرت درباره آنها شنيدهاى به ياد آور، او رفت ولى چيزى نگفت و برگشت به
امام 7 گفت: من آن قول را فراموش كردهام حضرت فرمود: «ان كنت كاذبا فضربك الله بها بيضاء لا تواريها العمامة»
حكمت 311 كه در «عمم عمامه» گذشت «لا تواريها»
يعنى نپوشاند آن را. درباره شيطان فرموده: «فاصبح اعظم
فى دينكم حرجا و اورى فى ديناكم قدحا» خ 192 288، پس شيطان در دين شما
بزرگترين زحمت شد و در دنيايتان بالاترين آتش افروز گرديد، دو مورد ديگر از آن در
«قبس» گذشت.
وراء
پس و پيش
(امام و خلف) در هر دو به كار مىرود،
در اقرب
الموارد گويد: آن از اضداد است و در زمان و مكان استعمال مىشود
مواردى
از آن در نهج آمده است، چنانكه فرموده: «و لا تخلفنّ
ورائك شيئا من الدنيا فانّك تخلّفه لاحد رجلين...» حكمت 416 و نيز فرمايد: «ما اخسر المشقّة ورائها العذاب» حكمت 37، چه زيانبار
است مشقتى كه در پىاش عذاب است.
وزر
(مثل
جسر) سنگينى و سنگين. اسم و مصدر هر دو آمده است فعل آن از ضرب يضرب آمده:
«وزره
وزرا: حمله»
گناه را
وزر گوئيم كه بار سنگينى بر دوش انسان است، مواردى از آن در «نهج» يافته است
«موازره» به معنى يارى كردن نيز آمده است چنانكه فرموده: «ما
فرّق بينكم الّا خبث السرائر... فلا توازرون و لا تناصحون و لا تباذلون و لا
توادّون» خ 113 168 «يكون كسرها وزرا» خ 166 در «ادح- اداح» گذشت. اوزار
جمع وزر است يعنى گناهان وزير: كمك و يار انسان است كه مقدارى از وظائف بالا دست
خود را حمل مىكند، آن به صورت مفرد و جمع سه بار در «نهج» بكار رفته است، آن گاه
كه بعد از قتل عثمان خواستند به حضرت بيعت كنند فرمود: «دعونى
و التسموا غيرى... انّى ان اجبتكم ركبت بكم ما اعلم و لم اصغ الى قول القائل و عتب
العاتب... و انا لكم وزيرا
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1132