نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1101
عظيم
القطر»
باران
ضعيف و پى در پى را نيز هطل گويند. چهار مورد از آن در «نهج» آمده است، درباره آدم
با تقوى فرموده: «فمن اخذ بالتقوى عزبت عنه الشدائد
بعد دنّوها... و هطلت عليه الكرامة بعد قحوطها» خ 198 313 هر كس تقوى پيشه
كند، گرفتاريها بعد از نزديك شدن از او دور مىشوند و كرامت و بزرگوارى بعد از قحط
شدن بر او مىريزد. درباره كار خداوند فرموده: «و
انشاء السحاب الثقال فاهطل ديمها» خ 185 272 «ديم» به كسر اوّل و فتح دوم
جمع ديمه و آن باران پى در پى و بدون رعد و برق است يعنى ابرهاى پر از آب را
آفريد، و بارانهاى آنها را پى در پى كرد «انهطال
السماء» خ 182 يعنى پى در پى بودن باران. در دعاى استسقاء به درگاه خدا دعا
ميكند كه: «اللهم... و انزل علينا سماء مخضلة مدرارا
هاطلة يدافع الودق منها الودق» خ 115 182 خدايا بر ما بارانى فرست سيراب
كننده، پر فائده، پى در پى كه قطرهاى قطره ديگر را دفع كند.
هفت
تهافت:
تساقط و پى در پى بودن
«تهافت
على الشىء: تساقط و تتابع»
و نيز
آمده:
«التهافت:
التساقط شيئا بعد شىء»
چند مورد
از آن در «نهج» ديده مىشود.
بعد از
برگشتن آن حضرت از صفّين سهل بن حنيف انصارى كه از محبوبترين اشخاص نزد وى بود از
دنيا رفت حضرت فرمود: «لو احبّنى جبل لتهافت» حكمت
111، اگر كوهى مرا دوست بدارد درهم فرو ريزد. مرحوم رضى در شرح آن فرموده: معنى
اين سخن آن است كه رنج بر او سخت شود و مصيبتها به سوى او شتاب گيرد، اينها پيش
نمىآيد مگر بر اتقياء و پاكان و اين نظير آن است كه فرموده: «من احبّنا اهل البيت فليستّعد للفقر جلبابا» حكمت
112 كه در «جلبب» گذشت.
هفف
يكى از
معانى هفّ و هفيف سرعت در راه رفتن است گويند:
«هفّ
الرجل: اسرع فى سيره»
هفّاف:
سايه خنك و آرام «ريح هفّافة» يعنى باد دلچسب و آرام يا باد سريع. آن فقط يكبار در
«نهج» آمده است.
درباره
ملائكه فرموده: «و منهم من خرقت اقدامهم تخوم الارض
السفلى فهن
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1101