نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1094
: هديّه
فرستادن است.
هذب
هذب (مثل
عقل) و تهذيب: قطع كردن پاك كردن. خالص كردن، امتحان كردن فقط يك مورد از آن در
«نهج» ديده مىشود درباره حافظان و خازنان علم الهى فرموده: «فكانوا كتفاضل البذر... قد ميزّة التخليص و هذبّه التمحيص»
خ 214 331، آنها مانند باقى مانده تخم بعد از گرفته شدن فاسد آن هستند، كه پاك
كردن، آنرا از ديگرى جدا كرده و امتحان و آزمايش تهذيبش نموده است.
هرب
فرار
كردن، مواردى از آن در «نهج» ديده مىشود چنانكه فرموده: «عجبت
للبخيل يستعجل الفقر الذى منه هرب و يفوته الغنى الذى اياه طلب» حكمت 126،
اين براى آن است احسان و انفاق مال انسان را زياد مىكند، بخيل بواسطه بخل به عجله
به سوى فقر مىرود فقريكه از آن فرار كرده است. به اهل بصره فرمود: «كنتم جند المرئة و اتباع البهيمة رغا فاجبتم و عقر فهربتم»
خ 13 55 لشكر زن (عائشه) بوديد و پيروان چهارپا (جمل) صدا كرد اجابت كرديد، كشته
شد فرار نموديد. درباره دنيا فرموده: «قد تحيّرت
مذاهبها و اعجزت مهاربها» خ 191 285، مهارب جمع مهرب به معنى راه فرار است،
يعنى راههاى دنيا در حيرت افتاده (منظور حيرت انسانها در راه دنيا است) و محلهاى
فرارش عاجز گرديده است. چون محلهاى فرار خود مهلكه هستند.
هرر
هرّ:
مكروه داشتن ناپسند دانستن. عو عو كردن سگ. از آن فقط يك مورد در «نهج» آمده است،
به حضرت مجتبى صلوات الله عليه مىنويسد: «فانّما
اهلها كلاب عاوية و سباع ضارية يهرّ بعضها بعضا» نامه 31 400، دنيا پرستان
سگهاى عو عو كنندهاند و درندگانيكه به دريدن حريصند، بعضى بعضى را دشمن دارد.
هرم
(مثل
شرف) ناتوان شدن، و به انتهاى پيرى رسيدن:
«هرم
الرجل هرما: ضعف و بلغ اقصى الكبر»
درباره
خلافت ابو بكر فرمايد: «يهرم فيها الكبير و يشيب فيها
الصغير» خ 3 48 در فتنه كور خلافت ابو بكر، آدم پير فرتوت مىشد و
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1094