نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1015
آشكار
شده است
نجر
(مثل
عقل) پايه، ريشه، اساس. آن فقط يك بار در «نهج» آمده است. درباره ايّام جاهليّت
فرموده: «و الناس فى فتن قد انجذم فيها حبل الدين... و
اختلف النجر و تشتّت الامر» خ 2 46، مردم در فتنههائى بودند كه در آن،
ريسمان دين پاره شده و ريشهها مختلف گشته و كارها پراكنده شده بود، يعنى هر كس
مردم را به اصلى و مكتبى مىخواند و مىگفت كه آن حق است
نجز
انجاز
وعده، وفا كردن به آن است انجاز حاجت، بر آوردن حاجت است. نجز: مثل عقل حاضر شدن و
رسيدن وعده است و مثل شرف منقضى و تمام شدن مىباشد، پنج مورد از آن در «نهج» آمده
است.
به عمر
بن الخطاب مىگويد: «و نحن على موعود من الله و الله
منجز وعده و ناصر جنده» خ 146 ما در وعده خدا (بر گسترش اسلام) هستيم،
خداوند به وعده خود وفا كننده و به لشكر خود يارىكننده است، در رابطه با بعثت
رسول خدا 6 فرموده: «الى ان بعث الله
محمدا 6 لا نجاز عدته و اتمام نبوّته...» خ 1 44،
تا آنكه خدا آن حضرت را بر انگيخت براى وفا به وعده خود و اتمام حلقه نبوّت و
رسالت.
درباره
عذاب برزخ فرموده: «و اعظم ما هنالك بليّة نزول
الحميم... لا فترة مريحة و لا دعة مزيحة و لا قوّة حاجزة و لا موتة ناجزة»
خ 83 113، بزرگترين بلا در آن، نزول آب جوشان است، نه فترت و قطع عذاب هست كه راحت
دهنده باشد و نه ترك شدنى هست كه عذاب را از بين ببرد و نه قدرتى هست كه از عذاب
باز دارد و نه مرگى وجود دارد كه قطع كننده و تمام كننده آن طور زندگى باشد
نجع
(مثل
عقل) و نجوع: گوارا شدن و مفيد شدن طعام، نجع دواء، مؤثر بودن و ظهور اثر آن است
«نجعة» به ضم اوّل طلب آب و علف، در محلّ آن است، دو مورد از اين ماده در «نهج»
آمده است، چنانكه فرمايد: «و احذّركم الدنيا فانها
منزل قلعة و ليست بدار نجعة قد تزيّنت بغرورها و غرّت بزينتها» خ 113 167،
شما را از دنيا بر حذر مىدارم كه آن خانه كوچ است نه خانهايكه محل آب و طعام
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1015