نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1012
نتن
(مثل
عقل) بد بو شدن. آن فقط دو بار در «نهج» آمده است درباره انسان فرموده: «مسكين ابن آدم مكتوم الاجل مكنون العلل... تقتله الشرقة و
تنتنه العرقة» حكمت 419، انسان موجود بىچارهاى است اجلش پوشيده است
نمىداند كسى خواهد مرد، امراضش پنهان است نمىداند از كجا مىآيد و جرعه آب
گلوگير، او را مىكشد، و عرق كردن بدبويش مىكند.
درباره
بصره به اهل بصره فرموده: «بلادكم انتن بلاد الله
تربة، اقربها من الماء و ابعدها من السماء» خ 13 56، ديار شما بدبوترين
ديار خداست از حيث خاك، نزديكترين آن به آب (و مورد جذر و مدّ است) و دورترين آن
از آسمان است، بعضى از اين كلمات راجع به وضع جغرافيائى بصره است و بعضيها ظاهرا
مقطعى و نسبت به وضع آن روز است، چنانكه بعد از اين جمله فرموده: «و بها تسعة اعشار الشرّ» و به ابن عباس مىنويسد: «و اعلم انّ البصرة مهبط ابليس» رجوع شود به «بصره»
نثر
پراكندن.
آن فقط يكبار در «نهج» آمده است، درباره قدرت خدا فرموده: «و لو وهب ما.. ضحكت عنه اصداف البحار من نثارة الدرّ و حصيد المرجان ما
اثّر ذلك فى جوده...» خ 91 124 خداوند اگر ببخشد آنچه را كه صدفهاى درياها
از مرواريدها بيرون مىريزند و آنچه از مرجان صيد مىشود، در سخاوت خداوند اثرى
نخواهد كرد «نثارة الدرّ» يعنى مرواريد پراكنده
شده
نثل
(مثل
عقل) سرگين انداختن اسب و غيره، «نثيل»: سرگين:
«النثيل:
الروث»
آن فقط
يك بار در «نهج» آمده است، درباره عثمان بن عفان در خطبه شقشقيه فرموده: «الى ان قام ثالث القوم فافجا حصنيه بين نثيله و معتلفه»
خ 3 49 تا سوّمين قوم به حكومت برخاست در حاليكه دو پهلوى خود را ميان سرگين و
علفدانش بالا مىبرد، يعنى پيوسته شكمش را بوسيله پر خورى بالا مىآورد و بعد با
سرگين انداختن پائين مىآورد، يعنى غير از خوردن و تخليه كردن فكر ديگرى نداشت،
امام صلوات الله عليه او را به حيوان علفخوارى تشبيه كرده است
نجب
نجابت:
بزرگوارى در حسب. نجيب: بزرگوار و صاحب حسب و
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1012