نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 554
طبرسى و
راغب گفتهاند: اصل آن «سمو» به معنى رفعت و بلندى است
«تسميه»
نام گذاشتن «سمىّ» هم نام. از اين ماده موارد زيادى در «نهج» آمده است، در حكمت
369 فرموده: «يأتى على الناس زمان لا يبقى فيهم من
القرآن الّا رسمه و من الاسلام الّا اسمه».
سمات
علامتها.
مفرد آن سمة است در وصف رسول خدا فرموده: «مشهورة
سماته كريما ميلاده» خ 1، 44 كه علامتهايش در كتب انبياء گذشته مشهور بود.
مساماة
مفاخره و
رقابت در علوّ و بزرگى. آن فقط يكبار در كلام حضرت آمده است به مالك اشتر مىنويسد: «اياك و مساماة الله في عظمته فانّ الله يذّل كلّ جبّار و
يهين كلّ مختال» نامه 3، 428 حذر كن از برترى جوئى با خدا در عظمت او، كه
خدا هر ظالم را ذليل و هر متكبر را خوار مىكند، يعنى اهل استكبار در برابر خدا
مباش.
سمآء
بلندى.
آسمان. اين كلمه به لفظ مفرد (سماء) بيست و پنج بار و به لفظ جمع سموات 12 بار در
كلام حضرت آمده است، اصل آن «سمو» به معنى رفعت و بلندى است.
راغب
گويد: سماء هر چيز، بالاى آنست
طبرسى
فرموده: سماء معروف است و هر آنچه بالاى تو باشد و بر تو سايه افكند سماء است
سماء
اطاق سقف آن است به باران نيز سماء گويند كه در بالاست.
آنجا كه
در دعاى استسقاء فرموده: «اللهم... انزل علينا سماء
مخضلة» خ 115، 172 منظور از سماء باران است يعنى خدايا بر ما بارانى سيراب
كنندهاى بفرست در نهج البلاغه آمده كه آسمان درها دارد «و
فتحت لهم ابواب السماء» خ 222، 343 و راهها دارد «سلونى
قبل ان تفقدونى فلانا بطرق السماء اعلم منّى لطرق الارض» خ 189، 280 و نيز
آسمان اهل (غير از ملائكه) دارد، «انّ حكمه فى اهل
السماء و اهل الارض لواحد» خ 192، 287 و امانت بر آسمانها عرضه شده است «انّها عرضت على السموات المبنيّة» خ 199، 317
سنبك
به ضمّ
اوّل گوشه ناخن اسب در لغت آمده
«السنبك:
طرف الحافر»
جمع آن
سنابك بر وزن عواطف است و نيز به معنى عهد و اوّل هر شىء آمده است اين لفظ دو بار
در «نهج» ديده مىشود، در حكمت 31 فرموده: «و من تردّد
في الريب
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 554