نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 505
را
ديگران نكاح كردند، اموالتان تقسيم شد خبر دنيا اين. خبر شما كدام است آنگاه كه به
خلافت رسيد درباره تيول و حاتم بخشيهاى عثمان فرمود: «و
الله لو وجدته قد تزوّج به النساء و ملك به الاماء لرددته فان فى العدل سعة»
خ 15، 57، به خدا قسم اگر از تيول و قطايع عثمان معلوم شود كه زنى گرفته شده و يا
كنيزى خريده شده به بيت المال بر مىگردانم زيرا كه در عدل وسعت است.
زوح
زوال.
دورى.
«زاح عن
مكانه: زال. تباعد»
از اين
كلمه هفت مورد در كلام حضرت آمده است: «و كانّ الصيحة
اتتكم و الساعة قد غشيتكم و برزتم لفصل القضاء قد زاحت عنكم الاباطيل» 157،
222 گويا كه صيحه قيامت به شما آمده و قيامت شما را احاطه كرده و براى داورى حق
آشكار شدهايد و باطلها (چيزهاى ناپايدار دنيا) از شما زايل شدهاند.
انزياح:
انكشاف و زايل شدن «و انزاح الباطل» خ 239 يعنى
باطل زايل گرديد «ازاحه شبهات» از بين بردن آنهاست.
زود
زاد:
توشه.
در اقرب
الموارد گويد: زاد طعامى است كه براى مسافرت آماده شود
«آه من قلّة الزاد و طول الطريق و بعد السفر» حكمت 77، آه از كمى توشه و طول راه و دورى سفر
«تزّود» در
حكمت 131 فرموده: «انّ الدنيا دار... غنى لمن تزّود
منها» دنياى دار ثروت است براى كسى كه از آن توشه برگيرد. جمع آن ازواد است
درباره دنيا فرموده: «لا خير فى شىء من ازوادها الّا
التقوى» خ 111، 165
زور
بفتح اول
و زيارة: قصد كردن:
«زاره
زورا و زيادة: قصده»
راغب
گويد: زور بالاى سينه است «رزت فلانا» يعنى او را با بالاى سينه ملاقات نمودم، به
معنى انحراف و ميل نيز آيد
هفت مورد
از آن در «نهج» آمده است درباره اموات فرموده: «متدانون
لا يتزاورون» خ 111 به يكديگر نزديكند، امّا همديگر را زيارت نمىكنند. «ازارهم ملائكته» خ 183، 268 يعنى ملائكة خويش را به
زيارت آنها آورده است
درباره
دنيا فرموده: «و من ركب لججك غرق و من ازورّ عن حبائلك
وفّق» نامه 45، 419 از ورار به معنى ميل و انحراف است، هر كه به درياهاى تو
رفت غرق
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 505