responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 358

«و لقد كان الرجل منّا و الآخر من عدّونا يتصاولان تصاول الفحلين يتخالسان انفسهما ايّها يسقى صاحبه كأس المنون» خ 56، 92، تخالس به معنى تسالب و خواستن قتل يكديگر و اخذ روح يكديگر است يعنى در ميدان جنگ مردى از ما مؤمنان و ديگرى از دشمن ما به هم حمله مى‌كردند مانند دو شتر نر، و در فكر گرفتن روح يكديگر بودند تا كدام به ديگرى كاسه مرگ را بخوراند «الديكة الخلاسيّة» در خ 165، 237 در وصف طاووس خروسى است كه از دو مرغ هندى و فارسى به وجود آمده باشد.

خلص

خلوص: صاف شدن. بى‌خلط شدن.

طبرسى فرمايد: اصل خلوص آنستكه شى‌ء از هر آلودگى صاف و پاك باشد.

راغب گويد: خالص آنستكه: آلودگى شى‌ء از بين رفته باشد ولى صاف اعّم است و گاهى به چيزى گويند كه از اول آلودگى نداشته است

سى و يك مودر از اين ماده در «نهج» موجود است.

در رابطه با فتنه‌ها فرموده است: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحق لم يخف على المرتادين و لو انّ الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندين و لكن يوخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان فهنالك يستولى الشيطان على اوليائه» خ 50، 88، اگر باطل از آميختگى حق صاف و خالص مى‌بود بر طالبان حق مخفى نمى‌ماند و اگر حق از التباس باطل خالص مى‌شد زبانهاى معاندين از آن قطع مى‌گرديد ولى مشتى از حق و مشتى از باطل گرفته و به هم مخلوط مى‌شود، آنجاست كه شيطان بر دوستان خويش مسلّط مى‌شود. اخلاص: خالص كردن. استخلاص: مخصوص به خود كردن و اختيار كردن. «انّ من احبّ عباد اللّه اليه عبدا اعانه اللّه على نفسه... قد اخلص للّه فاستخلصه» خ 87، 118 از محبوبترين بندگان خدا به خدا بنده‌اى است كه خدا او را بر نفس خودش يارى كرده،... او بندگى را خالص خدا نموده و خدا او را بر بندگى خود اختيار كرده است. كلمه اخلاص در خ 110 جمله لا اله الّا اللّه است.

خلط

آميختن.

راغب در مفردات گويد: خلط آنستكه اجزاء دو چيز يا بيشتر

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست