responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 354

الكفاف فقد انتظم الراحة و تبوّء خفض الدعة» حكمت 371. هر كه اكتفا كند به قدر كفايت، راحت خويش را منظم كرده و وسعت و گشايش را آماده نموده است.

خفت

بر وزن عقل و خفّت- به كسر و فتح اول- : سبكى. خفيف در مقابل ثقيل و تخفيف سبك كردن است، از اين لفظ بيست و پنج مورد در «نهج» آمده است، به اهل بصره فرموده: «ارضكم قريبة من الماء بعيدة عن السماء، خفّت عقولكم و سفهت احلامكم» خ 14، 56، زمينتان به آب نزديك و از آسمان دور است عقولتان خفيف (سبك، حماقت) و خردهايتان سفاهت است «استخفاف» طلب سبكى و خوار شمردن «اشدّ الذنوب ما استخفّ به صاحبه» حكمت 477، شديدترين گناه گناهى است كه صاحبش آنرا سبك شمارد.

تخفّف

سبك شدن: «تخفّفوا تلحقوا» خ 21، 62، در «حدو» گذشت «خفوف» بر وزن عقول سبكى و سرعت، در وصف پرندگان فرموده: «و منع بعضها بعبالة خلقه ان يسمو فى الهواء خفوفا و جعله يدّف دفيفا» خ 165، 236 «عبالة» پر شدن بدن و سنگينى آن است، دفيف مرور پرنده در روى زمين و يا حركت دادن به بال و پاهاست. دفيف به معنى پرواز بدون حركت بال نيز آمده است مانند پرواز عقاب و امثال آن.

يعنى: خداوند بعضى از طيور را (مانند شتر مرغ) به علت سنگينى وجودش مانع شده از اينكه به سبكى به هوا بلند شود، و او را طورى كرده كه در زمين راه مى‌رود. «اخفّاء» جمع خفيف است به خوارج فرموده: «و انتم معاشر اخفّاء الهام» خ 36، 80 شما گروه سبك سر (احمق) هستيد.

خفّ- به ضم اوّل- در پاى شتر و شترمرغ گفته مى‌شود، چنانكه «حافر» در پاى حيوانات ديگر، جمع آن اخفاف است و آن دو بار در «نهج» آمده است، در رابطه با كعبه فرموده: «انّ اللّه سبحانه اختبر الاولّين من لدن آدم صلوات اللّه عليه... باحجار لا تضّر و لا تنفع... فجعلها بيته الحرام... ثمّ وضعه باوعر بقاع الارض حجرا... لا يزكوبها خفّ و لا حافر و لا ظلف» خ 192، 293

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست