نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 350
ست به هر
دو معنى گذشته. كه در خ 91، 126 آمده، و جمع خطر، خطرات آيد چنانكه در خ 91، 125
ديده مىشود «من خطرات الوساوس»
خطّ
نوشتن و
نوشته. اسم و مصدر هر دو آمده است،
«خطّ
بالقلم و غيره خطّا: كتب»
و نيز به
معنى راه دراز «الطريقة المستطيلة» آيد از اين كلمه 9 مورد در «نهج» آمده است
درباره اينكه قرآن مفسّر لازم دارد فرموده: «هذا
القرآن انّما هو خطّ مستور بين الدفّتين لا ينطق بلسان و لا بد له من ترجمان»
خ 125، 182
«خطه»
- به ضم
اوّل- قصّه. كار. خصلت. درباره فتنه بنى اميه فرموده: «انّها
فتنة عمياء مظلمة عمّت خطتها و خصّت بليّتها» خ 93، 137 آن فتنه كور و
تاريكى است كه كارش فراگير همه است ولى به اهل بيت خصوصيت خاصّى دارد.
«خطّه»
به كسر
اول- زمين كه انسان براى خود مخطوط و محدود مىكند چنانكه در قباله شريح آمده: «و خطّة الهالكين» نامه 3، 365 «مخّط»: محل خط كشيده
شده «فكانّ كلّ امرء منكم قد بلغ من الارض منزل و حدته
و مخطّ حفرته» خ 157، 222
خطف
ربودن.
راغب
گويد: خطف و اختطاف: به سرعت اخذ كردن است
در لغت
آمده:
«خطفه
خطفا: استلبه بسرعة»
از اين
ماده سه مورد در «نهج» آمده است، آنحضرت به يكى از عموزادگانش كه بيت المال را
دزديده و به مكه فرار كرده بود مىنويسد: «و اختطفت ما
قدرت عليه من اموالهم المصونة لاراملهم و ايتامهم اختطاف الذئب الازلّ دامية
المعزى الكسيرة» نامه 41، 413، يعنى ربودى اموال مسلمانان را كه براى زنان
بيوه و يتيمان انبار شده بود، مانند ربودن گرگ چالاك بز مجروح پا شكسته را.
«دامية»: مجروح.
ايضا
فرموده: «و لو اراد الله ان يخلق آدم من نور يخطف
الابصار... لفعل» خ 192، 286
خطل
بر وزن
شرف كه در قرآن نيامده به معنى اقبح الخطاست.
«الخطل:
المنطق الفاسد و الكلام الفاسد و افحش»
از اين
ماده دو مورد در «نهج» يافته است، در رابطه با اغواء شيطان فرموده: «فننطر باعينهم و نطق بالسنتهم فركب بهم الزلل و زيّن
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 350