نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 348
لجمها فتقحّمت بهم النار» خ 16، 57 بدانيد گناهان اسبان چموشى هستند كه اهل گناهان بر آنها بار
شده و لگامهاى آنها رها شده و اهل خود را به آتش داخل كردهاند، امام صلوات الله
عليه در اين سخن تشبيه عجيبى به كار برده كه فقط شايسته او در سخن گفتن است.
و درباره
دنيا فرموده: «انّ الدهر موتر قوسه لا تخطى سهامه و لا
تؤسى جراحه...» خ 114، 170، دنيا تيرهاى خويش را به كمان گذاشته تيرهايش
خطا نمىكند، و زخمهايش مداوا نمىشود.
خطيئة
خطاى
عمدى و گناه، در رابطه با زمان آينده فرموده است: «منهم
تخرج الفتنة و اليهم تأوى الخطيئة» حكمت 369
خطب
(بر وزن
عقل) روبرو سخن گفتن. مخاطبه و تخاطب: مراجعه در كلام است «خطبه» به كسر اول مخصوص
خواستگارى زن و به فتح اوّل مختص به موعظه است و نيز خطب به معنى امر عظيم است كه
در آن تخاطب بسيار مىشود.
جمع آن
خطوب آيد. از اين ماده دوازده مورد در «نهج» آمده است در دعاى استسقاء فرموده: «اللّهم... لا تخاطبنا بذنوبنا و لا تقايسنا باعمالنا»
خ 143، 200 «الحمد لله و ان اتى الدهر بالخطب الفادح و
الحدث الجليل» خ 35، 79، حمد خدا راست هر چند روزگار امر عظيم و ثقيل و
حادثه بزرگ پيش آورد، درباره استفاده بردن از خودش فرموده: «و لو قد فقد تمونى و نزلت بكم كرائه الامور و حوازب الخطوب
لا طرق كثير من السائلين» خ 93، 137، اگر مرا از دست بدهيد و ناخوشايند
كارها و جريانهاى بزرگ و شديد بر شما نازل شود، بسيارى از سائلين سر به زير خواهند
افكند «حوازب» به معنى شدائد است.
خطّاب
پدر عمر
بن الخطاب است اين لفظ دو بار در «نهج» آمده است يكى آنگاه كه انقلابيون، عثمان را
محاصره كرده و از حضرت خواستند پيش عثمان تشريف برده و او را نصيحت كند كه دست از
كارهاى خلاف بر دارد حضرت به منزل او رفت و موعظهاش كرد و فرمود: آنچه ما
ديدهايم و شنيدهايم تو هم ديده و شنيدهاى، با رسول خدا 6
مصاحبت كردهاى چنانكه ما
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 348