responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 318

رابطه با حق تعالى فرموده: «و من قال أين فقد حيّزه» خ 152، 212 هر كس گويد: خدا كجاست پس او را در مكان قرار داده است، در شكايت از قريش فرموده: «انّ الله اختارنا عليهم فادخلناهم فى حيّزنا» خ 33، 77، خدا ما را اختيار كرد بر آنها ما آنها را در مكان خود داخل كرديم، به دو نفر از فرماندهانش مى‌نويسد: «و قد امّرت عليكما و على من فى حيّزكما مالك بن الحارث» نامه 13، 372 منظور از «حيزّ» پايگاه و قرارگاه است.

حيص

عدول و كنار شدن.

«حاص عنه حيصا: عدل و حاد»

از اين ماده سه مورد در «نهج» آمده است، «محيص» محل فرار، شايد مصدر ميمى هم باشد: «انت الابد فلا امدلك و انت المنتهى فلا محيص عنك» خ 109، 158، خدايا تو جاودانى مدتى براى تو نيست و تو آخرى، فرارگاهى از تو نيست، اين لفظ در خ 152 و نامه 77 نيز آمده است.

حيض

خون قاعدگى. آن فقط يكبار در «نهج» ديده مى‌شود در خ 80، 106 در رابطه با زنان فرموده: «فامّا نقصان ايمانهنّ فقعودهنّ عن الصلوة و الصيام فى ايام حيضهنّ» كه مشروح آن در «نساء» خواهد آمد.

حيف

به فتح اول: ظلم.

«حاف عليه: جار و ظلم»

اين لفظ هشت بار در «نهج» ديده مى‌شود به محمد بن ابى بكر مى‌نويسد: «و آس بينهم... حتى لا يطمع العظماء فى حيفك لهم و لا ييأس الضعفاء من عدلك عليهم» نامه 27، 383 ميان مردم مساوات بر قرار كن تا بزرگان در ظلم تو به نفع آنها طمع نكنند و ضعفاء از عدل تو نسبت به آنها مأيوس نشوند و نيز در نامه 46، 421 عين همين عبارت آمده است.

آنگاه كه شنيد ياران معاويه به شهر انبار شبيخون زده‌اند به تنهائى به لشكرگاه نخيله آمد، مردم از پى رسيده خواهش كردند كه خودش نرود و آنها بروند در ضمن كلامى فرمود: «ان كانت الرعايا قبلى لتشكو حيف رعاتها و انّنى اليوم لا شكو حيف رعيّتى» حكمت 261 اگر رعيتهاى پيش از من از ظلم پيشوايان شكايت مى‌كردند من امروز از ظلم رعيت نسبت به من شكايت مى‌كنم.

حيق

احاطه و فراگرفتن:

«حاق به: احاط به»

اين لفظ فقط يكبار در «نهج» آمده است، آنگاه كه به جنگ نهروان مى‌رفت، بعضى از يارانش گفت يا

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 318
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست